ناگفته های داریوش ارجمند از حشمت فردوس، پاسخ به حواشی گریم ستایش به گزارش بی بدیل دات كام داریوش ارجمند درباره تكه كلام «افتاد!؟» كه به شكلی در بین مخاطبان جا افتاده است، اظهار نمود: در متن اول یك مرتبه هست كه جایی حشمت چیزی به همسرش می گوید و تاكید می كند كه افتاد!؟ این برای من خیلی اهمیت پیدا كرد و فكر كردم این كلمه باید صاحب بازی شود، من خیلی تمرین كردم و بازی های مختلفی را اجرا كردم تا به این بازی رسیدم. به گزارش بی بدیل دات كام به نقل از روابط عمومی «سلام بامداد بخیر» داریوش ارجمند از همكاری با تقوایی، میرباقری، بزرگ نیا و سیروس مقدم گرفته تا پولهای كثیف سینما، همكاری با بهروز شعیبی و بررسی شخصیت حشمت فردوس و تاریخچه «ستایش»، دوران بیماری زنده یاد ایرج قادری تا گریم شخصیت ستایش سخن گفت. ارجمند درباره مجموعه «ستایش» اظهار داشت: در این كار با دو سعید كار كردم و مطلبی به اعتقاد من نویسنده ای است كه تاكنون ندیده ایم این همه تكه كلام ها و حرفهای نصیحت گونه از ان در موبایل مردم وجود داشته باشد و من در خیابان با مردم همراه هستم و این واكنش هایشان را می بینم. مسائل سریال هم شعاری نیست و او چیزهایی را بعنوان نشانه های تربیتی به سمت مردم پرتاب می كند كه آنها می بینند و خوششان می آید و عمل هم می كنند. زرین كوب هم تهیه كننده ای نرم و باتحمل است كه در این مجموعه پربازیگر جواب همه را با خونسردی و آرامش می داد. سعید سلطانی هم كه معلم بوده جامعه را خیلی خوب می شناسد و عاشق آن است. من در دكوپاژهای او دیدم كه چقدر به زیست ایرانی اهمیت می دهد. سریال ستایش در سبك زندگی ایرانی موفق عمل كرده است. یك زن ۴۰ ساله را چطور باید پیر كرد؟ در ادامه زرین كوب- تهیه كننده كه به بهانه پخش فصل سوم سریال «ستایش» در برنامه «سلام بامداد بخیر» حضور داشت، درباره حواشی گریم شخصیت ستایش هم توضیح داد: ما در سریالهایی كه از تلویزیون پخش می شود، در فضای مجازی با بازخوردهای منفی مواجهیم. به نظر من مخاطبانی كه در این فضا فعال می باشند به صورت كامل مجموعه ها را نگاه نمی كنند و هنوز نسبت به زمان قصه آگاهی ندارند. در فضای مجازی می بینم عكس بازیگر ستایش فصل یك را در كنار فصل سه گذاشته اند. ما آنجا بنا بر شرایط كاراكتر، باید او را با بار مشكلاتی كه دارد نشان بدهیم. وقتی فرد نزدیكت به قتل ناخواسته محكوم می شود استرس تو را از بین می برد. همین زندگی كردن با هویت جعلی هم دشواری خاصی داشته است اما او حالا شرایط بهتری دارد. به هر حال یك زن ۲۰ ساله كه حالا ۴۰ سال دارد باید چطور پیر كرد؟ وی در پاسخ به اینكه آیا این نوع گریم ناشی از اصرار نرگس محمدی بوده، اظهار داشت: در مجموعه ما احترام متقابل بین بازیگر و عوامل تولید است و نه آنها و نه ما نمی توانیم خواسته های نامعقول داشته باشیم. ارجمند هم خاطرنشان كرد: اصلا همین بازیگران زن ایران را ببینید، ۵۰ ساله هستند اما بوتاكس كرده اند و چین و چروك هایشان از بین رفته است! ارجمند در بخش از این گفت و گو اظهار داشت: من با بسیاری از بزرگان سینمای ایران كار كرده ام؛ چه جوانان چه اساتید بزرگ كه در پیشانی آنها استاد ناصر تقوایی است كه بزرگترین افتخار من در طول دوران بازیگری ام، كار «ناخدا خورشید» در خدمت ایشان بودم؛ نوع كاری كه می كرد و شرف، انسانیت، شعور و سوادی را كه داشت هیچگاه فراموش نمی كنم. متاسفانه شرایط اینگونه است و نگذاشتند یا نشد كه تقوایی باز هم كار كند. او سریال تلویزیونی طنز (دایی جان ناپلئون) را ساخت كه این همه طناز آمده اند اما یك سكانس به قوت كار او نساخته اند. وی ادامه داد: شاید ایراد من این است كه نخستین كاری كه به صورت حرفه ای انجام دادم با یك استاد بود و این چیزهایی را به من شناساند و مرا بگونه ای برای سینما تربیت كرد كه بعدها برای برخی كارگردانان دردسر شدم. تقوایی والا و باسواد بود و امیدوارم هرجا هست خدا او را حفظ كند. مرور همكاری با داود میرباقری بازیگر سریال «امام علی» خاطرنشان كرد: با میرباقری این سید بزرگوار ۱۰ سال كار كرده ام و سریال و تئاتر و فیلم سینمایی برای او بازی كرده ام. ما نقطه مشتركی در بحث شیعه گری مان داشتیم و هر دو اعتقادات هم را می شناختیم و خیلی زود با هم كنار می آمدیم و همدیگر را درك كردیم. حتی در فیلم طنزی مثل «آدم برفی» اعتقاداتمان در یك راستا بود و سبب موفقیت آثارمان شد. امیدوارم هر جا هست موفق باشد و كار كند و سلامت باشد. ارجمند درباره فیلم «كشتی آنجلیكا» تصریح كرد: بزرگ نیا هم كارگردان دانا و گزیده كاری است كه سه چهار سال یك مرتبه فیلم می سازد اما فیلم می سازد. در ایران كسی را نداریم كه مثل او آثار بیگ پروداكشن را مدیریت كند. او انرژی مضاعف و اعتقاد خاصی دارد و چون كارش را بلد است موفق می شود. وی درباره «به سوی افتخار» هم اظهار داشت: من در تلویزیون آثار زیادی داشتم و با سیروس مقدم هم كار كرده ام. من آن زمان فوتبال دوست بودم و درباره فوتبال حرف داشتم، آن سریال را هم خودم بازنویسی كردم. خیلی از مسائل مطرح فوتبالی، در آن سریال نزدیك به ۱۷، ۱۸ سال پیش عنوان شد. «مسافر ری» هم كه به نظرم نقشی متفاوت و درباره یك پیرمرد نرم و اهل گفتمان معجزه گری بود. خیلی ها از من می پرسیدند اگر او امام است معجزه اش چیست؟ گفتم یك آدم ۷۵ ساله به من نشان بدهید من به او یك بنز ۵۰۰ می دهم از سامرا به ری بیاید! اگر كسی را پیدا كردید! اگر خاطراتم را بنویسم سنگ روی سنگ بند نمی شود! بازیگر «سگ كشی»در عین حال با مرور برخی خطراتش در آنتن تلویزیون اظهار داشت: اگر خاطرات سینمایی من چاپ شود، من فقط ۵ هزار فیش از آنچه بر من در سینما گذشته، دارم و این كار را برای روزی گذاشته ام كه نتوانستم سنگین تر از قلم بلند كنم. چون اگر حالا بخواهم سراغ این كتاب بروم امكان دارد سنگ روی سنگ بند نشود چون من خیلی رك و صریح هستم و همه اخلاق مرا می دانند. ماجرای ستمی كه به ناصر تقوایی در «كوچك جنگلی» شد ارجمند درباره ی سریال «كوچك جنگلی» خاطرنشان كرد: به آقای تقوایی در كوچك جنگلی خیلی ستم شد. من تازه از فرانسه آمده بودم او هنرپیشه اش را برگزیده بود و مرا كه دید همه چیز را بهم ریخت و برای نقش میرزا كوچك خان مرا برگزید. من یك ساعت یا سه ربع آن كار را هم بازی كردم. آن سریال چیز غریبی بود و خود تقوایی می گفت این وصیت نامه من است. او همه وجودش را برای ساخت كوچك جنگلی جمع كرده بود و فكر می كنم اگر آن چاپ شود و خانم او هم دنبال چاپ این فیلمنامه بود، یك كلاس فیلمنامه نویسی و سینما بشمار می رود. وی در این خصوص كه آیا سرعت پایین تقوایی سبب جایگزین كردن كارگردان دیگری در آن كار شد، اظهار داشت: اصلا بحث كند بودن تقوایی مطرح نبود. عده ای می خواستند خودشان این سریال را بسازند و می گفتند ما كه می خواهیم ۵۰ میلیون هزینه نماییم، می خواهیم بچه های خودمان (حزب الله) این را بسازند! من این ها را مفصل در خاطراتمان خواهم نوشت و اگر كوچك جنگلی ساخته می شد تلویزیون زیر و رو می شد. نمی دانم چرا دیگر او را دعوت به كار نكردند و كاری كه او برای سینما و تلویزیون كرده است، از سر این دوستان هم اضافه است. «به سوی افتخار» را خودم بازنویسی كردم ارجمند درباره همكاری با سیروس مقدم توضیح داد: «پلیس جوان» و «روزهای زندگی» و «شیخ مفید» را با سیروس مقدم داشتم. او پسرخاله ناصر تقوایی و شوهر خواهرش بود. من او را از كوچك جنگلی می شناختم. بعد كه او به كار تلویزیون آمد، دنبال من آمد و متنی كه به من در فوتبال داد، ابتر و ناقص بود و حرفی در آن نبود. او قبول كرد من كار را بازنویسی كنم. من از مشهد كه آمده بودم آپارتمان كوچكی داشتم كه او آنجا می آمد و من متن را كم كم درباره معضلات فوتبال و آدم هایش می نوشتم. توقعی به جهت اینكه پولی به من بدهند یا اسمم را بنویسند نداشتم. وی افزود: آن كار ساخته شد و مورد استقبال قرار گرفت. مردم شمال خیلی این كار را دوست داشتند و مرا به اسم هادی خضوعی می شناختند. آن كار موفق شد اما كم درباره آن بحث شد. فوتبال ما یك حالت سیاسی دارد و با آن یارگیری می كنند و موقع انتخابات آبیته و قرمزته مطرح می شود. ما هم در آن سریال از كارهای كثیفی كه در فوتبال بود صحبت كردیم. اخیرا عده ای جرات پیدا كرده اند و در اینباره می گویند. همانطور كه درباره پولهای كثیف سینما هم جدیدا صحبت به میان می آید. من هم مصاحبه ای در اینباره كردم كه به مدیران تلویزیون برخورد. در حالیكه منظور من تلویزیون نبود و تلویزیون پولش كجا بود كه تمیز و كثیف باشد! نقطه آغاز «ستایش» زرین كوب درباره نقطه آغاز «ستایش» اظهار داشت: ایده این مجموعه ۱۰، ۱۱ سال پیش طی گفتگویی كه من با یك نویسنده داشتم بدست آمد. ما این ایده را پروراندیم و به سمت نوشتن یك طرح داستانی رفتیم. آن طرح ساختمانی از ستایشی كه حالا می بینیم دارد. بنا بر مدل كاری بنده كه قبلا از اینكه بخواهم فیلمنامه را بنویسم به سمت كارگردان می روم، در آن مقطع هم ما دنبال كارگردانی برای این قصه بودیم و سراغ مرحوم ایرج قادری رفتیم. ایشان طرح را خواندند و گفتگویی كردیم. او سبب شد ما با نویسنده ای آشنا شویم كه سه فصل از ستایش را جلو می برد. او «ماه و پلنگ» را پیش از ستایش برای شبكه سه نوشته بود و اینگونه آقای مطلبی به ما پیوست و سریال را نوشت. وی ادامه داد: ما تصور می كردیم یك سریال ۱۳ قسمتی داریم. وقتی مرحوم قادری مریض شد و از من خواست كسی دیگر را جایگزین كنم، به كارگردان جدید گفتیم سریالمان ۱۳ قسمت دارد. اما وقتی وارد تولید شدیم نگارش ادامه پیدا كرد و حالا با یك سریال ۱۱۲ قسمتی مواجه هستیم. اگر ستایش تا فصل سوم ادامه داشت به این علت بود كه در حین نوشتن یك متن ۱۱۲ قسمتی، نویسنده ای كه جذابیت محتوا برای او پرارزش بود، فاصله هایی می انداخت به قصه جذاب تری برسد وگرنه ستایش یك ملودرام اجتماعی به هم پیوسته است. این تهیه كننده اذعان كرد: فكر نمی كنم سریالی در سیما داشته باشیم كه بتواند یك دهه مخاطب را با خود همراه كند. روزی كه این سریال كلید خورد یك نوجوان ۱۵ ساله كه سریال را با خانواده اش می دید حالا در ۲۵ سالگی مخاطب سریال است كه تلاش شده از دغدغه های جوانان هم در آن مطرح شود. همكاری داریوش ارجمند با سازندگان «ستایش» چگونه شكل گرفت در ادامه ارجمند درباره پیوستن به ستایش اظهار داشت: مرحوم ایرج قادری چندین بار مرا برای فیلم هایش دعوت می كرد و من نمی رفتم. گفتند مریض است و دارد سریال می سازد این دفعه قبول كن. او شیمی درمانی می شد و موهایش ریخته بود و خیلی غم انگیز بود. به هر حال من وارد كار شدم. قادری فوت كرد و آقای دیگری آمد كه خانمش فوت كرد و نتوانست و به آقای سعید سلطانی رسیدیم. شادمانی من از حضور در این پروژه آشنایی با سعید مطلبی بود و طی این همه كاری كه داشتم نویسنده ای مثل او ندیدم كه آدمها، سبك زندگی، روابط اجتماعی و... را بشناسد. او خیلی خوب همه چیز را می شناسد. هر نقشی بازی كردم گفتند از قبل بلد بوده! وی ادامه داد: وقتی اسی دربه در را بازی كردم، گفتند ارجمند بچه میدان فوزیه است و بلد است. وقتی امام علی را بازی كردم گفتند این شاگرد علی شریعتی است تاریخ خوانده و مذهب می داند و... خوشحالم این بلدی همه جا بوده است! من آدمی هستم كه شخصیت هایی را بازی كرده ام كه كیلومترها با هم فرق دارند. در «مرضیه» هم یك جراح را بازی می كنم. من از تكرار در كارهایم بدم می آید و هیچ چیز را تكرار نكرده ام. من یك هنرپیشه ام اما قبول دارم كه همه این ها نوشته و ایجاد می شود تا من آخر سر از این تریبون سخن بگویم. اما شادمانی كه در ستایش دارم بابت حضور سعید مطلبی است. این بازیگر خاطرنشان كرد: سعید سلطانی هم كارگردانی ایرانی است. توصیفی از او كردم كه خیلی ها زنگ زدند كه یعنی چه؟ او چون سبك زندگی ایرانی را می شناسد دكوپاژ او خیلی ایرانی است و من دكوپاژهایش را دوست دارم و با مطلبی هم بنابراین دوست داشتم كار كنم. ارجمند تصریح كرد: پس از ۶ ماه مطلبی به سكانسی كه من به خانه ستایش می رسم فكر كرده بود و روز گذشته مرا به استودیو برد و گفت یك جمله را باید اضافه كنی. او با ستایش زندگی می كند. چیزهایی كه مطلبی بعنوان مسائل تربیتی و فرهنگی در این سه فصل گنجانده خیلی مهم می باشد. به اینكه پدری دوست دارد فرزند اولش پسر باشد انتقاد كردند اما این مورد یك مبحث جهانی است و در چین و آفریقا و آلاسكا هم چنین چیزی را شاید ببینید. چون پدرها زمانی خیلی زود از دنیا می رفتند و این پسرها بودند كه می توانستند خانواده را اداره كنند. این را بعنوان ایراد مطرح نمودند. وی در مورد حشمت فردوس اظهار داشت: مطلبی مردی را نوشته كه لات است، لاتی كه مرحوم امام (ره) می گوید نه شرابخاره نه زن باره نه زورگیر نه قمارباز. او نه زن دوم و نه معشوقه دارد بلكه یك خانواده و اصولی دارد كه سبب می شود من او را دوست داشته باشم. او همیشه كنار حق ایستاده است. فكر نمی كردم حشمت فردوس اینقدر شیرین از آب درمی آید زرین كوب هم افزود: من هم فكر نمی كردم حشمت فردوس اینقدر شیرین از آب درمی آید و این ناشی از فهم آقای ارجمند از درام است. با احترام به همه بازیگران فكر می كنم فصل سه روی شانه حشمت فردوس می ایستد. ارجمند در ادامه درباره تكه كلام «افتاد» اظهار نمود: در متن اول یك مرتبه هست كه جایی حشمت چیزی به همسرش می گوید و تاكید می كند كه افتاد!؟ این برای من خیلی اهمیت پیدا كرد و فكر كردم این كلمه باید صاحب بازی شود، من خیلی تمرین كردم و بازی های مختلفی را اجرا كردم تا به این بازی رسیدم. زرین كوب در انتها اشاره كرد: ادعایی می كنم كه بر مبنای مستندات موجود و بازخوردها است و فكر می كنم سریال «ستایش» پرمخاطب ترین سریال درام تلویزیون در ۲۰ سال گذشته است و اینكه در این مقطع سریال كه در قسمت ۱۲ هستیم این حجم از مخاطب ما را شگفت زده می كند. سریال مخاطبان بالایی دارد و این به علت محتوا و سابقه ای است كه دارد. «سلام بامداد بخیر» به تهیه كنندگی ابوالفضل صفری شنبه تا پنجشنبه ها ساعت ۷ تا ۹: ۳۰ روی آنتن می رود و هر روز به مسائل گوناگون سیاسی، اجتماعی، ورزشی، هنری و... می پردازد. 1398/07/07 18:51:10 5.0 / 5 1305 تگهای خبر: برنامه , تلویزیون , تهیه كننده , خانواده این مطلب را می پسندید؟ (1) (0) تازه ترین مطالب مرتبط بزرگداشت فرانتس کافکا در جشنواره کارلوی واری پاسخ به ابهامات انجمن طراحان گرافیک جواد تشکری مدیر رادیو اربعین شد نمایش فیلم های درام و فانتزی در فصل نهم ششمین پاتوق فیلم کوتاه نظرات بینندگان در مورد این مطلب نظر شما در مورد این مطلب نام: ایمیل: نظر: سوال: = ۶ بعلاوه ۵