بی بدیل  - Bibadil
07 اردیبهشت 1403   26 آوریل 2024
نام کاربر:
کاربر مهمان



به جامعه مجازی بی بدیل بپیوندید... ورود ثبت نام
فیلم بازی نوروزی-۱؛

تجربه یك ماراتن ایرلندی

تجربه یك ماراتن ایرلندی به گزارش بی بدیل دات كام مرد ایرلندی همچون یك ماراتن می ماند؛ اسكورسیزی یكی از پرجزئیات ترین داستان های خویش را روایت كرده است و بدون شك این داستان پرپیچ و خم لحظات با شكوهی هم دارد.



خبرگزاری مهر - گروه هنر- سیدسعید هاشم زاده: شاید ساده ترین جواب برای دیدن این فیلم همین بس كه مرد ایرلندی اثر مارتین اسكورسیزی است. حتی افرادی كه اسكورسیزی و سینمایش را دوست ندارند نمی توانند از دیدن فیلم های وی چشم پوشی كنند.
خالق «راننده تاكسی»، «گاو خشمگین»، «دارودسته نیویوركی» و «جزیره شاتر» هنرمند مهمی در تاریخ سینما به حساب می آید.
حالا به اسكورسیزی دسته ای از بازیگران مطرح تاریخ را هم اضافه كنید، آل پاچینو، رابرت دنیرو، جو پشی و... در فیلمی از اسكورسیزی؛ و باز اضافه كنید كه همكاری این ها مقرر است فیلمی در ژانر گنگستری باشد آن هم برپایه داستان های واقعی دهه ۶۰ و ۷۰ آمریكا. در زمان نیكسون و كندی و... و مقطعی از تاریخ و برشی از آن یاد شده اسكورسیزی قرار گیرد كه مافیا نقش عمده ای در قاچاق اسلحه به كوبا را بر عهده دارد.
حالا می توان تمام این نكات را كنار هم جمع كرد و فیلم را نادیده گرفت؟! گمان نمی كنم. اما بیشتر از این ها دو نكته عجیب درباره این اثر وجود دارد. اولی اینكه پیش تولید فیلم از سال ۲۰۱۴ شروع شده و چهار سال بعد فیلم جلوی دوربین رفته است؛ و نكته دوم اینكه بازیگران مسن این اثر مقرر است با تكنولوژِ دیجیتال بر روی پرده نقره ای جوان به نظر بیایند.
چرا خوب - چرا بد؟
«مرد ایرلندی» همچون یك ماراتن می ماند. یك رمان پر از جزئیات كه نیاز دارد یك كاغذ و قلم را در كنارتان داشته باشید تا بتوانید اسامی و اتفاقات را در جهت هم یادداشت كنید. اسكورسیزی یكی از پرجزئیات ترین داستان های خویش را روایت كرده است و بدون شك این داستان پرپیچ و خم لحظات با شكوهی هم دارد كه در بهترین سكانس ها به آن اشاره می نماییم اما تمامی اینها، داستان و شخصیت ها و اتفاقات و... احتیاج به یك موتور محركه اولیه دارد و آن بحث لزوم روایت است.

اینكه چه ضرورتی در متن و بیرون از متن برای روایت چنین داستان مافیایی وجود دارد. ماجراها مقرر است ما را به سر منزل چه مقصودی برساند؟ یك تم یا یك محتوای تكراری یا فرمی كه مقرر است در داستانگویی لحظاتی التهاب آور و بی نظیر بسازد؟! واقعیت این است كه شروع داستان بدون لزوم است. داستانی كه فرانك راوی آن است و معلوم نیست برای چه كسی دارد این داستان بازگو می شود.
نكته بعدی درباره لزوم این است كه اطلاعات درباره شخصیت ها فقط اطلاعات نباید باشد، ما كتاب تاریخ ورق نمی زنیم بلكه فیلمی می بینیم كه اطلاعاتش به گزین شده و هر كدام مقرر است نقطه گذاری باشد كه جلوتر از آن بهره برداری شود. اما فیلم اسكورسیزی همچون یك رمان طول و دراز، پر از اطلاعات بدون لزوم است. پر از كپشن های روی تصویر كه اسم و روز مرگ افراد را بدون لزوم نشانمان می دهد. بهتر است بگوییم فیلم از نیمه خود تازه شروع می شود از لحظه ورود جیمی با بازی پاچینو و مساله برادری فرانك با جیمی كه مساله اصلی داستان است و نه پیش و پس آن.
بنابراین اسكورسیزی با كمی لحن پست مدرن، با وفاداری به اتمسفر فیلم های گنگستری چون «پدرخوانده» یا «صورت زخمی»، و با روایت تاریخی كه موردعلاقه وی است شالوده ای بلند بالا ساخته كه احتیاج به حوصله ای پولادین دارد.

بهترین سكانس؛ یك قتل تماشایی!
فیلم دو سكانس – موقعیت بی نظیر دارد. دو موقعیت كه یكی كوتاه است و دیگری بلند. موقعیت اول هنگامی است كه زن فرانك بعد از اخراجش می خواهد سوئیچ ماشین را بچرخاند و به سمت خانه برود اما تردید می كند، تردیدش در این است كه تمام افراد و ماشین های اطرافیان مافیا و جیمی، بر اثر بمب گذاری از بین رفته اند و او حالا باید ریسك كند. اگر سوئیچ را بچرخاند امكان دارد هر اتفاقی بیفتد. این تردید با قطع شدن موسیقی و تصویرهای بسته همراه می باشد. با تأكیدهایی درست و بجا؛ و در آخر زن جیمی سوئیچ را می چرخاند و اتفاقی نمی افتد و موسیقی از سر گرفته می شود.
دومین این سكانس موقعیت ها اما طولانی تر است. از زمانی كه فرانك دستور می گیرد تا جیمی همراه و دوستش را به قتل برساند، تردید در این لحظات موج می زند از دام گذاشتن برای جیمی و بردن او به خانه ای خالی و مورد شك، اما در آخر وقتی جیمی از فرانك می خواهد خانه را ترك كنند، فرانك درنگ نمی كند و جیمی را به قتل می رساند. قتلی كه هیچ وقت با آن موافق نبود.
اگر از این فیلم خوشتان آمد...
بی تردید «پدرخوانده» فورد كاپولا و ماریو پوزو را، اگر ندیده اید، ببینید. می توانید «روزی روزگاری آمریكا» سرجئو لئونه را هم از نظر بگذرانید و می توانید در امتداد این آثار «صورت زخمی» و «دست نیافتگان» برایان دی پالما را هم نگاه كنید.
نگرش های نقادانه ای كه می توانید دنبالش كنید...
فیلم «مرد ایرلندی» درباره ایتالیائی ها و یهودی های مهاجر آمریكاست. نزاع های مافیایی این دو قوم كه از دهه های ۳۰ آغاز و تا امروز امتداد می یابد. نام مرد ایرلندی باز اشاره ای است به مهاجرین ایرلندی – بریتیش به آمریكا و اثر برپایه بازگویی تاریخی این مهاجرین و دخالت آنها در دستگاه های مافیایی پیچیده آمریكا طراحی شده است، كه اسكورسیزی هم همچون یك تاریخ نگار با این نكات پیچیده رفتار می كند.
در نهایت دیدگاه تاریخی به اثر آن هم اثری كه بر پایه شخصیت های واقعی ساخته شده اند دیدگاه مناسبی به حساب می آید كه به مخاطب در بهتر فهمیدن آن دوران كمك شایانی می كند.

1399/01/01
21:46:03
5.0 / 5
1903
تگهای خبر: اثر , داستان , دستگاه , سینما
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۲
تمام حقوق معنوی سایت بی بدیل طبق قوانین مالکیت معنوی محفوظ میباشد
درباره ما  پیشنهادات  تبادل لینک
سایت بی بدیل دات کام  ،