بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ (1 ) |
ابو لهب (که دایم در پی آزار و دشمنی پیغمبر بود با تمام اقتدار و دارایی) نابود شد و دو دستش (که سنگ به رسول میافکند) قطع گردید. |
Father of the flame of a smokeless fire`s (known as Prophet Mohammad`s uncle) hand was destroyed/lost, and destroyed/lost. |
|
مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ (2 ) |
مال و ثروتی که اندوخت هیچ به کارش نیامد و از هلاکش نرهانید. |
His property/possession/wealth and what he gained/acquired did not enrich/suffice from him. |
|
سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (3 ) |
زود باشد که به دوزخ در آتشی شعلهور در افتد. |
He will roast/suffer/burn (in) a fire that of (a) flame of smokeless fire . |
|
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ (4 ) |
و نیز همسرش (امّ جمیل خواهر ابو سفیان) که هیزم آتش افروز دوزخ باشد. |
And his woman (wife) the fire wood`s/fuel`s carrier/lifter . |
|
فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (5 ) |
در حالی که (با ذلت و خواری) طنابی از لیف خرما به گردن دارد. |
In her neck/beautiful neck (is a) rope from palm fiber tightly woven rope/an iron ring.479 |
|