بی بدیل  - Bibadil
01 اردیبهشت 1403   20 آوریل 2024
نام کاربر:
کاربر مهمان



به جامعه مجازی بی بدیل بپیوندید... ورود ثبت نام

قرآن کریم ، سوره مریم

از نوع مکی ، جزء 16  مشتمل بر 98 آیه


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ كهيعص (1 )
کهیعص (این حروف رموز و اسراری است در میان خدا و رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم). K H Y EN S/C .

ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا (2 )
در این آیات پروردگار تو از رحمتش بر بنده خاصّ خود زکریا سخن می‌گوید. Your Lord`s mercy mention (on) His worshipper/slave Zachary/Zacharias .

إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا (3 )
(یاد کن حکایت او را) وقتی که خدای خود را پنهانی (و از صمیم قلب) ندا کرد. When he called/cried (to) his Lord a hidden/secret call/cry.

قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا (4 )
عرض کرد که پروردگارا، استخوان من سست گشت و فروغ پیری بر سرم بتافت و با وجود این من از دعا به درگاه کرم تو خود را هرگز محروم ندانسته‌ام. He said: "My Lord that I, the bones weakened/enfeebled from me, and the hair turned white or gray and my Lord I was not miserable/unhappy with calling you."

وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا (5 )
و من از این وارثان کنونی (که پسر عموهای من هستند) برای پس از خود بیمناکم (مبادا که پس از من در مال و مقامم خلف صالح نباشند و راه باطل پویند) و زوجه من هم نازا و عقیم است، تو از لطف خاص خود فرزندی به من عطا فرما. And that I, I feared the followers/dependents from behind/beyond me, and my woman (wife) was infertile to grant/present for me from at you a follower/friend .

يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ۖ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا (6 )
که او وارث من و همه آل یعقوب باشد و تو ای خدا او را وارثی پسندیده و صالح مقرر فرما. (He) inherits me and (he) inherits from Jacob`s family, and my Lord make him accepted/approved/satisfied .

يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَىٰ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا (7 )
ای زکریا همانا تو را به فرزندی که نامش یحیی است و از این پیش همنام و همانندش (در تقوا) نیافریدیم بشارت می‌دهیم. You Zacharias/Zachary , that We, We announce good news to you with a boy , his name (is) John/Yahya , We did not make for him from before (an) equivalent/equivalent in height/position .

قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا (8 )
زکریا (از فرط شوق و شگفتی و برای حصول اطمینان) عرض کرد: الها، مرا از کجا پسری تواند بود در صورتی که زوجه من نازاست و من هم از شدت پیری خشک و فرتوت شده‌ام؟! He said: "My Lord that how (could there) be for me a boy and my woman (wife) was infertile and I had reached from the old age exceeding the limit?"

قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا (9 )
(فرشته‌ای از زبان خدا) گفت: چنین خواهد شد؛ پروردگارت گوید: این کار برای من بسیار آسان است و منم که تو را پس از هیچ و معدوم صرف بودن، نعمت وجود بخشیدم. He said: "Like that." Your Lord said: "It is on Me easy/light , and I had created you from before, and you were not a thing."

قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً ۚ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا (10 )
زکریا باز عرضه داشت: بارالها، برای من نشانه و حجتی بر این بشارت قرار ده، خدا فرمود: بدین نشان که تا سه شبانه‌روز با مردم تکلم نکنی (و بر سخن قادر نباشی) با آنکه تندرست هستی. He said: "My Lord, make/put for me a sign/evidence." He said: "Your sign/evidence (is) that you do not converse/talk (to) the people three nights straight ."

فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا (11 )
پس زکریا در حالی که از محراب (عبادت) بر قومش بیرون آمد به آنان اشاره کرد که صبح و شام به تسبیح و نماز قیام کنید. So he emerged on (to) his nation, from the center of the assembly/the prayers` niche , so he inspired/transmitted/signaled to them that praise/glorify (at) daybreaks/early mornings and evenings/first darkness/dinnertime.

يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا (12 )
(چون زکریا ذکر تسبیح و نماز کرد ما به او یحیی را عطا کردیم و چون سه ساله شد به وی خطاب کردیم که) ای یحیی، تو کتاب آسمانی ما را به قوت (نبوت) فراگیر، و به او در همان سن کودکی مقام نبوت بخشیدیم. You John/Yahya, take The Book with power/strength, and We gave/brought him the judgment/rule (as) a boy/child/infant.

وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً ۖ وَكَانَ تَقِيًّا (13 )
و نیز او را به لطف خاص خود رحمت و مهربانی و پاکی و پارسایی دادیم و او طریق تقوا پیش گرفت. And compassion/kindness from at Us, and purification/correction and he was fearing and obeying.

وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا (14 )
و هم در حق پدر و مادر خود بسیار نیکوکار بود و هرگز به احدی ستم نکرد و معصیت خدا را مرتکب نگردید. And righteous/obedient with his parents, and he was not a disobedient tyrant/rebel .

وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا (15 )
و سلام حق بر او باد در روز ولادتش و روز وفاتش و روزی که زنده برانگیخته خواهد شد. And security/peace on him (on the) day he was born and (the) day he dies, and (the) day he be sent/resurrected/revived alive.

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا (16 )
و یاد کن در کتاب خود احوال مریم را آن‌گاه که از اهل خانه خویش کنار گرفته به مکانی به مشرق (بیت المقدس برای عبادت) روی آورد. And remember/mention in The Book Mary when she distantly isolated herself from her family/relation (to) an easterly/eastern place/position.

فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا (17 )
و آن‌گاه که از همه خویشانش به کنج تنهایی محتجب و پنهان گردید ما روح خود را (روح القدس که فرشته اعظم است) بر او فرستادیم و او در صورت بشری زیبا و راست اندام بر او ظاهر شد. So she took from other than them a divider/protection , so We sent to her Our Soul/Spirit , so he simulated/represented to her (as an) upright/average human.

قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَٰنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا (18 )
مریم گفت: من از تو پناه به خدای رحمان می‌برم اگر مرد پرهیزکاری هستی. She said: "That I, I seek protection by the merciful from you, if you were fearing and obeying."

قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا (19 )
گفت: من فرستاده خدای توام، آمده‌ام تا تو را پسری بخشم بسیار پاکیزه و پاک سیرت. He said: "Truly I am your Lord`s messenger to grant/present for you a pure/righteous boy ."

قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا (20 )
مریم گفت: از کجا مرا پسری تواند بود در صورتی که دست بشری به من نرسیده و کار ناشایسته‌ای هم نکرده‌ام؟ She said: "How/from where (there) be for me a boy and (a) human has not touched me, and I was not afornicatress/adulteress/prostitute ?

قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا ۚ وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا (21 )
گفت: این چنین کار البته خواهد شد، خدایت فرموده که بسیار بر من آسان است (تا قدرت ما را بر آن دریابی) و تا این پسر را آیت بزرگ و رحمت واسع خود برای خلق گردانیم؛ و قضای الهی بر این کار رفته است. He said: "`Like that,` said your Lord, it is on Me easy/light , and to make/put him (as) a sign/evidence to the people, and mercy from Us, and (it was) a matter/command accomplished/ executed .`"

فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا (22 )
پس مریم (به مشاهده جبرئیل، در گریبانش نسیم اهتزازی یافت و) به آن پسر بار برداشت و (برای آنکه از سرزنش قوم جاهل برکنار باشد) با آن به مکانی دور خلوت گزید. So she was pregnant (with) him so she distantly isolated herself with him (to) a far/remote place/position.

فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا (23 )
آن‌گاه درد زاییدن او را به کنار درخت خرمایی کشانید (و از شدت حزن و اندوه با خود) گفت: ای کاش من از این پیش مرده بودم و از صفحه عالم به کلی نامم فراموش شده بود. So the labour/childbirth came to her to (at) the palm tree`s trunk/stem, she said: "Oh I wish I would have died before this and I was forgotten (and long) forgotten."

فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا (24 )
پس از زیر آن درخت (روح القدس یا فرزندش عیسی) او را ندا کرد که غمگین مباش که خدای تو از زیر قدم تو چشمه آبی جاری کرد. So he (Jesus) called her from below/beneath her: "That do not be sad/grieving, your Lord had put below/beneath you a stream/clearance of a burden/generosity ."

وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا (25 )
شاخ درخت را به سوی خود حرکت ده تا از آن بر تو رطب تازه فرو ریزد. And shake/move to(wards) you with the palm tree`s trunk/stem, it causes freshly harvested/gathered ripe/moist (dates) to fall/drop repeatedly on you.

فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا ۖ فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا (26 )
پس (از این رطب) تناول کن و (از این چشمه آب) بیاشام و چشم خود (به عیسی) روشن دار، و هر کس از جنس بشر را که ببینی (به اشاره) با او بگو: برای خدای رحمن نذر روزه (سکوت) کرده‌ام و امروز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت. So eat and drink and be delighted/satisfied eye(s) (delight your eyes), so when you see anyone from the human, so say: `That I made a duty/vow (on myself) to the merciful, a fast , so I will not converse/speak the day/today (to) a human .`

فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ ۖ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا (27 )
آن‌گاه کودک را برداشته نزد قوم خود آورد گفتند: ای مریم عجب کاری منکر و شگفت‌آور کردی! So she came with him (to) her nation carrying him , they said: "You Mary, you had come (with) a strange and confusing thing."

يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا (28 )
ای خواهر هارون، تو را نه پدری ناصالح بود و نه مادری بدکار (پس تو دختر بکر از کجا فرزند یافتی). You Aaron`s sister, your father was not (a) human/man of bad/evil , and your mother was not an fornicatress/adulteress/prostitute.

فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ ۖ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا (29 )
مریم به اشاره حواله به طفل کرد، آنها گفتند: ما چگونه با طفل گهواره‌ای سخن گوییم؟ So she pointed/indicated to him, they said: "How (do) we converse/speak (to) whom was in the crib/cradle a boy/child/infant?"

قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا (30 )
آن طفل (به امر خدا به زبان آمد و) گفت: همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود. He said: "That I am God`s worshipper/slave, He gave/brought me The Book and He made me a prophet."

وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا (31 )
و مرا هر کجا که باشم مایه برکت (و رحمت) گردانید، و تا زنده‌ام به عبادت نماز و زکات سفارش کرد. And He made me blessed, wherever I was/am, and He directed/commanded me with the prayers and the charity/purification as long as I continued/lasted alive.

وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا (32 )
و مرا نیکوکار به مادرم ساخت و مرا ستمکار و شقی نگردانید. And charitable/obedient with my mother, and He did not make me a miserable/unhappy tyrant/rebel .

وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا (33 )
و سلام حق بر من است روزی که به دنیا آمدم و روزی که از جهان بروم و روزی که (برای زندگانی ابدی) باز زنده برانگیخته شوم. And the security/peace (was) on me (on the) day I was born, and (the) day I die, and (the) day I be sent/resurrected/revived alive.

ذَٰلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ۚ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ (34 )
این است (قضیه) عیسی بن مریم که مردم در امر خلقتش شک و ریب دارند، اکنون به سخن حق و صواب، حقیقت حالش بیان گردید. That (was) Jesus Mary`s son, the correct/real saying/opinion and belief which they (are) doubting/arguing in it.

مَا كَانَ لِلَّهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ ۖ سُبْحَانَهُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (35 )
خدا را هرگز نشاید که فرزندی اتخاذ کند، که وی منزه از آن است، (او قادری است که) چون حکم نافذش به ایجاد چیزی تعلق گیرد همین که گوید: «موجود باش»بی‌درنگ آن چیز موجود می‌شود. (It) was not to God that (He) take from a child/children (son), His praise/glory, if He ordered/executed amatter/command , so but He says to it: "Be, so it becomes."

وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ (36 )
خدای یکتا پروردگار من و شماست، او را پرستید که راه راست همین راه خداپرستی است. And that God (is) my Lord and your Lord, so worship Him, that (is) a straight/direct road/way.

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ ۖ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37 )
آن‌گاه طوایف مردم (یعنی نصاری) در میان خود (درباره مسیح پسر مریم) اختلاف کردند (برخی او را از کفر و جهل، خدا دانستند و برخی پسر خدا و برخی پسر یوسف نجارش خواندند) ، پس وای بر این مردم کافر از حضور در آن روز بزرگ قیامت. So the groups/parties differed/disagreed/disputed from between them, so grief/distress to those who disbelieved from an assembly of a great day.

أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا ۖ لَٰكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ (38 )
روز محشر که خلق به سوی ما بازآیند چقدر شنوا و بینا شوند!ولی امروز (که باید حقیقت را بشنوند و ببینند) مردم ستمکار همه به گمراهی و ضلالت آشکار فرو رفته‌اند. Make (to) hear/listen with them, and make to see/understand , a day they come to Us, but the unjust/oppressive today (are) in evident misguidance.211

وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (39 )
و (ای رسول ما) امت را از روز غم و حسرت (یعنی روز مرگ و قیامت) بترسان که آن روز دیگر کارشان گذشته است و آنها سخت از آن روز غافلند و به آن ایمان نمی‌آورند. And warn/give them notice (of) the Grief`s Day/Resurrection Day, when the matter/affair was accomplished/carried out , and they are in negligence/disregard, and they are not believing.

إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ (40 )
تنها ماییم که (پس از فنای خلق و انتقالشان به عالم آخرت) زمین و اهلش را وارث می‌شویم و همه به سوی ما بازگردانده خواهند شد. That We, We inhabit the earth/Planet Earth, and who (is) on it, and to Us they return.

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا (41 )
و یاد کن در کتاب خود شرح حال ابراهیم را که او شخص بسیار راستگو و پیغمبری بزرگ بود. And remember/mention in The Book Abraham, that he truly was an always very truthful prophet.

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا (42 )
هنگامی که با پدر خود (یعنی عموی خویش آزر) گفت: ای پدر، چرا بتی جماد را که چشم و گوش (و حس و هوشی) ندارد و هیچ رفع حاجتی از تو نتواند کرد پرستش می‌کنی؟ When he said to his father: "You my father, for what (do) you worship what does not hear/listen, and nor see/understand , and nor enrich/suffice from you a thing?"

يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا (43 )
ای پدر، مرا (از وحی خدا) علمی آموختند که تو را آن علم نیاموخته‌اند، پس تو مرا پیروی کن تا به راه راستت هدایت کنم. You my father, that I, (it) had come to me from the knowledge, what did not come to you, so follow me, I guide you a straight/level road/way.

يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَٰنِ عَصِيًّا (44 )
ای پدر، هرگز شیطان را نپرست که شیطان سخت با خدای رحمان مخالفت و عصیان کرد. You my father, do not worship the devil, that the devil was/is to the merciful disobedient.

يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَٰنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا (45 )
ای پدر، از آن سخت می‌ترسم که از خدای مهربان بر تو قهر و عذاب رسد و (به دوزخ) با شیطان یار و یاور باشی. You my father, that I fear that torture touches you from the merciful, so you be to the devil an ally/follower .

قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ ۖ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ ۖ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا (46 )
گفت: ای ابراهیم، تو مگر از خدایان من روگردان و بی‌عقیده شدی؟چنانچه دست (از مخالفت بتان) برنداری بی‌گمان تو را سنگسار کنم، و گرنه سالها از من به دور باش. He said: "Are you shunning/turning away from my gods, you Abraham? If (E) you do not end/terminate/stop, I will stone you, and leave/distance me a long/life time."

قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ ۖ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي ۖ إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا (47 )
باز ابراهیم گفت: سلامت باشی، من از خدای خود برای تو آمرزش خواهم خواست، که او بسیار در حقّ من مهربان است. He said: "Security/peace on you, I will ask for forgiveness for you (from) my Lord, that He truly (was) with me generous/blessing ."

وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَىٰ أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا (48 )
من از شما و بتانی که به جای خدا می‌پرتسید دوری کرده و خدای یکتایم را می‌خوانم و امیدوارم که چون او را بخوانم از درگاه لطفش محروم نمانم (و مرا از شرّ مشرکان حفظ کند). And I separate/isolate myself from you and what you call from other than God, and I call my Lord, maybe/perhaps that I not be with my Lord`s call/prayer miserable/unhappy.

فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا (49 )
و چون ابراهیم از آن قوم و بتانی که به جای خدا می‌پرستیدند دوری گزید ما هم (به لطف و رحمت خود) به او اسحاق و (فرزند او) یعقوب را عطا کردیم و به همه شرف نبوت بخشیدیم. So when he separated/isolated himself from them, and what they call from other than God, We granted for him Issac , and Jacob and each/all, We made a prophet.

وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا (50 )
و آنها را از رحمت خود بهره‌مند ساختیم و بر زبان عالمی آوازه نکونامی‌شان را بلند گردانیدیم. And We granted for them from Our mercy, and We made for them (a) truthful high and mighty/dignified tongue/language/speech.

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَىٰ ۚ إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا (51 )
و یاد کن در کتاب خود شرح حال موسی را که او بنده‌ای برگزیده و رسولی بزرگ و مبعوث به پیمبری بود. And remember/mention in The Book Moses, that he truly was faithful/loyal/devoted and (he) was a messenger, a prophet.

وَنَادَيْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا (52 )
و ما او را از جانب راست (وادی مقدس) طور ندا کردیم و به مقام قرب خود برای استماع کلام خویش برگزیدیم. And We called him from the mountain`s side/direction, the right (side), and We neared/approached him secretly conversing.

وَوَهَبْنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا (53 )
و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون پیامبر را نیز (برای مشارکت و مساعدت او) به او عطا کردیم. And We granted for him from Our mercy his brother Aaron, a prophet.

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا (54 )
و یاد کن در کتاب خود شرح حال اسماعیل را که بسیار در وعده صادق و رسول و پیغمبری بزرگوار بود. And remember/mention in The Book Ishmael , that he truly was truthful (in) the promise, and was a messenger, a prophet.

وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (55 )
و همیشه اهل بیت خود را به ادای نماز و زکات امر می‌کرد و او نزد خدایش بنده‌ای پسندیده بود. And (he) was ordering/commanding his family/people with the prayers and the charity/purification, and (he) was at his Lord accepted/approved.

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا (56 )
و یاد کن در کتاب خود احوال ادریس را که او شخصی بسیار راستگو و پیغمبری عظیم الشأن بود. And remember/mention in The Book Idris, that he truly was always very truthful, and a prophet.

وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا (57 )
و مقام او را بلند و مرتبه‌اش را رفیع گردانیدیم. And We raised him a high and mighty/dignified place/position.

أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا ۚ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا ۩ (58 )
اینان (که از زکریا تا ادریس اوصافشان یاد شد) همان رسولانی هستند که خدا از میان همه اولاد آدم و اولاد آنان که با نوح در کشتی نشاندیم و اولاد ابراهیم و یعقوب و دیگر کسان که هدایت کرده و برگزیدیم، آنها را به لطف و انعام خود مخصوص گردانید (و حال آنها در بندگی چنان است) که هرگاه آیات خدای رحمن بر آنها تلاوت شود با گریه (شوق و محبت) روی اخلاص بر خاک نهند. Those are those who God blessed/praised on them from the prophets from Adam`s descendants; and from who We carried with Noah, , and from Abraham`s and Ishmael`s descendants, and from who We guided and We chose/purified, if the merciful`s verses/evidences are read/recited on them they fell down prostrating and weeping .

فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ ۖ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا (59 )
سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع گذارده و شهوتهای نفس را پیروی کردند و اینها به زودی کیفر گمراهی را خواهند دید. So succeeded/followed from after them a succession , they lost/wasted/destroyed the prayers, and they212followed the lusts/desires/cravings, so they will/shall meet/find misguidance/failure .

إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا (60 )
مگر آن کس که توبه کند و ایمان آرد و نیکوکار شود، که آنان در این صورت بی‌هیچ ستم به بهشت ابد داخل خواهند شد. Except who repented and believed and made/did correct/righteous deeds, so those, they enter the Paradise, and they are not being caused injustice to/oppressed a thing.

جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَٰنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ ۚ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا (61 )
آن بهشتهای عدنی که خدای مهربان برای بندگان (صالح) خود در غیب این جهان وعده فرمود، و البته وعده خدا یقین به انجام می‌رسد. Treed gardens/paradises (as) eternal residence which the merciful promises His worshippers/slaves with the unseen/hidden , that He truly, His promise was/is coming (E).

لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا ۖ وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا (62 )
در آن بهشت هرگز سخن لغوی نشنوند بلکه همه گفتارشان سلام (و ستایش یکدیگر) است و در آنجا روزی آنها صبح و شام (بی‌هیچ رنج) به آنها می‌رسد. They do not hear/listen in it nonsense/senseless talk , except (a) greeting/safety/peace and for them, (is) their provision in it (at) daybreaks/early mornings and (at) evening/first darkness/dinnertime.

تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيًّا (63 )
این همان بهشتی است که ما بندگان پاک متقی خود را بالخصوص وارث آن می‌گردانیم. That (is) the paradise which We make inherit (to) who was fearing and obeying from Our worshippers/slaves.

وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ ۖ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا (64 )
و ما (رسولان و فرشتگان خدا) جز به امر خدای تو از عالم بالا نازل نمی‌شویم، اوست که بر همه جهانهای پیش رو و پشت سر ما و بین آنها هر چه هست به احاطه علمی آگاه است و پروردگارت هرگز چیزی را فراموش نخواهد کرد. And We do not descend except with your Lord`s order/command, for Him what (is) between Our hands, and what (is) behind Us, and what (is) between that, and your Lord was not frequently forgetting.

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ ۚ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65 )
همان خدایی که آفریننده آسمانها و زمین است و هر چه بین آنهاست، پس باید همان خدای یکتا را پرستش کنی و البته در راه بندگی او صبر و تحمل کن (که اگر او را به خدایی نپرستی) آیا دیگری را مانند او به نام خدا (یی لایق پرستش) خواهی یافت؟ The skies`/space`s and the earth`s/Planet Earth`s and what (is) between them (B)`s Lord, so worship Him, and endure patience to His worshipping, do you know (an) equivalent to Him?"

وَيَقُولُ الْإِنْسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا (66 )
و انسان (بیچاره در امر معاد شک کند و) گوید: آیا چون من بمیرم باز به زودی مرا از قبر بیرون آورده و زنده خواهند کرد؟! And the human/mankind says: "Is (it that) if I died, I will/shall (E) be brought out alive! ."(expression of wonderment).

أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا (67 )
آیا آدمی (برای ایمان به معاد) متذکر آن نمی‌شود که اول که هیچ محض و معدوم صرف بود ما او را ایجاد کردیم؟ Or does not the human remember that We created him from before and (he) was not a thing?

فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا (68 )
قسم به خدای تو که البته آنها را با شیاطین در قیامت محشور می‌گردانیم، آن‌گاه همه را احضار خواهیم کرد تا گرد آتش جهنم به زانو درآیند. So by your Lord We will gather them (E), and the devils, then We will present/bring them (E) around Hell kneeling/standing on (their) toes.

ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَٰنِ عِتِيًّا (69 )
سپس هر که عتوّ و سرکشی بر فرمان خدای مهربان بیشتر کرده یک یک را از هر فرقه بیرون آریم (تا به دوزخ درافکنیم). Then We will remove (E) from every group/party which of them (is) stronger arrogant/disobedience on (to) the merciful.

ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَىٰ بِهَا صِلِيًّا (70 )
آن‌گاه ما آنهایی را که سزاوارتر به درآمدن به آتش دوزخند بهتر می‌شناسیم. Then We are (E) more knowledgeable with (about) those who, they are more worthy/deserving roasting/suffering/burning with (in) it (Hell).

وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا ۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا (71 )
و هیچ یک از شما (نوع بشر) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود؛ این حکم حتمی پروردگار توست. And that from you (there is not) except (who is) nearing/approaching it , (that) was on (by) your Lord decidedly/positively ordered/executed .

ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا (72 )
پس از ورود همه در دوزخ، ما افرادی را که خداترس و باتقوا بوده‌اند نجات خواهیم داد و ستمکاران را فرو گذاریم تا در آن آتش به زانو درافتند. Then We save/rescue those who feared and obeyed, and We leave (disregard) the unjust/oppressors in it kneeling/standing on (their) toes.

وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا (73 )
و هرگاه (در فضیلت مؤمن بر کافر) آیات واضحه ما بر مردم تلاوت شود کافران (غنی و متکبر) به مؤمنان (در مقام مفاخره) گویند: کدام یک از ما دو فرقه مقاماتمان بهتر و مجلس و انجمنمان نیکوتر خواهد بود؟ And when Our evidences/verses evidences are read/recited on (to) them, those who disbelieved said to those who believed: "Which (of) the two groups/parties/flocks is (in) better residence and best gathering/assembly/club?"

وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْيًا (74 )
در صورتی که ما پیش از این کافران چه گروه‌های بسیاری را که از اینها داراتر و خوشتر بودند همه را هلاک گردانیدیم. And how many We destroyed from before them from people of one era/generation/century? They are better home effects/money and appearance/pleasant appearance.

قُلْ مَنْ كَانَ فِي الضَّلَالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَٰنُ مَدًّا ۚ حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضْعَفُ جُنْدًا (75 )
بگو که هر کس که به راه کفر و ضلالت رفت خدای مهربان به او مهلت می‌دهد تا آن ساعت که وعده عذاب را به چشم خود ببینند که یا عذاب (قتل و اسیری) چشد یا ساعت قیامت وی را فرا رسد، پس کافران به زودی خواهند دانست که (از مؤمن و کافر) کدام یک روزگارش بدتر و سپاهش ضعیف‌تر است! Say: "Who was in the misguidance, so the merciful will extend/spread (E) for him extension/spreading until when they saw/understood what they are being promised, either the torture, and either the Hour/Resurrection , so they will know who he is worst (in) a place/position, and weaker soldiers/warriors."

وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى ۗ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَرَدًّا (76 )
و خدا هدایت یافتگان را بر هدایت می‌افزاید و اعمال صالحی که (اجرش نعمت) ابدی است نزد پروردگار تو بهتر (از مال و جاه فانی دنیا) است هم از جهت ثواب الهی و هم از جهت حسن عاقبت اخروی. And God increases those who were guided (in) guidance, and the remainders the correct/righteous deeds (are) better at your Lord a replacement/compensation and better (in) a return.

أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا (77 )
(ای رسول) دیدی حال آن کس را که به آیات ما کافر شد (مانند عاص بن وائل کافر) و (به خبّاب بن ارت مؤمن به استهزاء و مسخره) گفت: من البته مال و فرزند بسیار (در بهشت هم) خواهم داشت (و آنجا طلب تو را می‌دهم)؟! So did you see/understand who disbelieved with Our evidences/verses, and said: "I will be given213property/possession/wealth and children ?"

أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا (78 )
آیا بر عالم غیب آگاهی یافته یا از خدای رحمن (بر خود) عهدی گرفته است (که در عالم آخرت هم دارای نعمت و ثروت باشد). Has he seen/been informed (of) the unseen/absent , or he took/received at the merciful a promise/contract ?

كَلَّا ۚ سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا (79 )
هرگز چنین نیست، ما البته آنچه گوید خواهیم نوشت و سخت بر عذابش خواهیم افزود. No but, We will write/dictate what he says, and We extend/spread to him from the torture extension/spreading.

وَنَرِثُهُ مَا يَقُولُ وَيَأْتِينَا فَرْدًا (80 )
و آنچه (از مال و متاع و فرزند) که (به مفاخرت و غرور دایم) در گفتار داشت ما وارث آن شویم و او بی‌کس و تنها به جانب ما بازآید. And We make him inherit what he says, and he comes to Us singly/alone.

وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (81 )
و مشرکان، خدای یگانه را ترک گفته و خدایان باطل (مانند بتها و فراعنه) را برای عزت و احترام دنیوی برگرفتند. And they took/received from other than God gods, to be for them glory/might/honour .

كَلَّا ۚ سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82 )
چنین نیست، بلکه به زودی پرستش آن خدایان باطل را انکار کنند و به خصومت آنها برخیزند. No but they will disbelieve with their worshipping, and they (are) on them adversaries/opponents .

أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا (83 )
آیا ندیدی که ما شیاطین را بر سر کافران فرستادیم تا سخت آنها را تحریک کنند (و به وهم و خیالات باطل دنیا آنان را به گناه اندازند و از سعادت ابد محرومشان سازند). Do you not see/understand that We sent the devils on (to) the disbelievers, they penetrate their minds/influence them penetration of their minds/influence.

فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ ۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا (84 )
پس تعجیل در کار آنها مکن که ما حساب (روز و ساعت عذاب) آنان را کاملا در نظر داریم. So do not hurry/hasten/rush on them, but We count for them counting.

يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَٰنِ وَفْدًا (85 )
(یاد آور) روزی که متقیان را به سوی خدای مهربان به اجتماع محشور گردانیم. A day We gather the fearing and obeying to the merciful (as) a delegation of dignitaries.

وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرْدًا (86 )
و بدکاران را تشنه لب به سوی آتش دوزخ برانیم. And We drive (herd) the criminals/sinners to Hell successively in groups.

لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا (87 )
در آن روز هیچ کس مالک شفاعت نباشد مگر کسی که (به پرستش حق) از خدای مهربان عهدنامه (توحید کامل و شفاعت) دریافته است. They do not own/possess the mediation, except who took/received at the merciful a promise/contract .

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا (88 )
و کافران گفتند که خدای رحمان فرزند برگرفته! And they said: "The merciful took/received a child (son)."

لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا (89 )
(ای کافران) همانا شما سخنی بسیار زشت و منکر بر زبان آوردید. You had come (with) a blasphemous/disastrous thing.

تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا (90 )
نزدیک است از این گفته زشت و عقیده باطل آسمانها از هم فرو ریزد و زمین بشکافد و کوهها متلاشی گردد. The skies/space are about to/almost split/crack/cleave from it, and the earth/Planet Earth splits/cracks open ,and the mountains fall down (in) demolition and breaking down into pieces violently with noise.

أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمَٰنِ وَلَدًا (91 )
چرا که برای خدای مهربان فرزندی (مسیح و عزیر و ملایک را) دعوی کردند. That (E) they called to the merciful a child (son).

وَمَا يَنْبَغِي لِلرَّحْمَٰنِ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا (92 )
در صورتی که هرگز خدای رحمن را (که منزه از مثل و مانند است) فرزند داشتن سزاوار نخواهد بود. And (it) would not (be) to the merciful that He takes a child (son).

إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَٰنِ عَبْدًا (93 )
بلکه هیچ موجودی در آسمانها و زمین نیست جز اینکه خدا را بنده فرمانبردار است. That every/each whom (is) in the skies/space and the earth/Planet Earth except is coming (E) (to) the merciful (as) a worshipper/slave .

لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا (94 )
محقّقا او به شماره همه موجودات کاملا آگاه است. He had counted/completed them and He counted them counting.

وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا (95 )
و تمام آنها روز قیامت منفرد و تنها به پیشگاه حضرتش حضور می‌یابند. And all of them are coming to Him (in) the Resurrection Day singly/alone/one.

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (96 )
همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب می‌گرداند. That those who believed and made/did the correct/righteous deeds, the merciful will make/create for them love/affection.

فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا (97 )
ما حقایق این قرآن را بی‌تردید به زبان تو سهل و آسان کردیم تا به آن اهل تقوا را بشارت دهی و معاندان لجوج را بترسانی. So but We eased it with your tongue/language, to announce good news with it (to) the fearing and obeying, and warn/give notice with it (to) a nation (in) harsh/violent dispute

وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا (98 )
و چه بسیار اقوامی از اهل عناد را که پیش از این معاندین هلاک ساختیم!آیا چشم تو به احدی از آنها دیگر خواهد افتاد؟یا کمترین صدایی از آنان خواهی شنید؟ And how many before them We destroyed from people of one era/generation/century, do you sense/feel from them from anyone, or hear for them (a) low voice/whisper/faint sound?214
بازگشت به انتخاب سوره های قرآن کریم
  
تمام حقوق معنوی سایت بی بدیل طبق قوانین مالکیت معنوی محفوظ میباشد
درباره ما  پیشنهادات  تبادل لینک
سایت بی بدیل دات کام  ،