هلن گارنر و مجموعه یادداشتهای روزانه
هلن گارنر، نویسنده کهنهکار استرالیایی، با اثری غیرمتعارف و عمیق، تاریخ جایزه معتبر بیلی گیفورد (Bailie Gifford Prize) را بازنویسی کرد. این نویسنده ۸۲ ساله با مجموعه یادداشتهای روزانه خود با عنوان «چطور یک
داستان را پایان دهیم» (How to End a Story)، برنده جایزه ۵۰ هزار پوندی معتبرترین جایزه ادبیات غیرداستانی بریتانیا شد. این نخستین بار است که یک
اثر مبتنی بر قالب یادداشت روزانه (Diary Format) موفق به کسب این افتخار بزرگ میشود.
این پیروزی که طی مراسمی در لندن اعلام شد، کاملاً با اتفاق آرا هیئت داوران همراه بود. رابی میلن، رئیس هیئت داوران و دبیر ادبی روزنامه تایمز، ضمن تحسین این اثر به عنوان «کتابی اعجابانگیز و اعتیادآور»، تأکید کرد که گارنر «قالب یادداشت روزانه را با آمیزهای از صمیمیت، خردمندی و زندگی روزمره به سطحی جدیدی از هنر و ادبیات ارتقا داده است.»
کتاب «چطور یک داستان را پایان دهیم»، گزیدهای از یادداشتهای روزانه گارنر در طول چندین دهه است. این مجموعه زندگی او را در شهر ملبورن بوهمی دهه ۱۹۷۰، عشق پرشور دهه ۱۹۸۰ و تجربه تلخ فروپاشی ازدواجش در دهه ۱۹۹۰ دنبال میکند و با نگاه تیزبین و گاهی بیرحمانه نویسنده به مسائل اخلاقی و خلاقیت شهرت دارد.
اگرچه این اولین جایزه بزرگ بریتانیایی گارنر است، او یکی از مشهورترین نویسندگان استرالیا محسوب میشود و کارنامهای پربار دارد. سوابق او نشاندهنده شهرت دیرینهاش در سطح بینالمللی است، که شامل مواردی چون:
-
مدال انجمن نویسندگان استرالیا (۲۰۲۳)
-
جایزه شورای استرالیا برای موفقیت مادامالعمر در ادبیات (۲۰۱۹)
-
جایزه ادبی ویندهام–کمپبل (Windham-Campbell) از دانشگاه ییل آمریکا (۲۰۱۶)
گارنر کار ادبی خود را در سال ۱۹۷۷ با
رمان جنجالی «چنگ زدن» (Monkey Grip) آغاز کرد و بعدها با آثار غیرداستانی تأثیرگذاری چون «کلبه کودکان» و «خانه اندوه»، جایگاه خود را به عنوان یک ناظر اجتماعی و نویسنده اخلاقمدار تثبیت کرد.
جنجالهای حامی مالی و آینده ادبی گارنر
مراسم اعطای جایزه در حالی برگزار شد که حامی مالی آن، شرکت سرمایهگذاری بیلی گیفورد، همچنان با انتقادات و جنجالهای مربوط به سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی و شرکتهای مرتبط با اسرائیل دست و پنجه نرم میکند. این مسئله در سال گذشته به تحریم جشنوارههای ادبی توسط کمپینهایی نظیر «کتابهای عاری از سوخت فسیلی» انجامید.
نکته قابل توجه این است که ریچارد فلاناگان، نویسنده استرالیایی و برنده سال قبل این جایزه، از پذیرفتن جایزه ۵۰ هزار پوندی خودداری کرد و خواستار شفافیت بیلی گیفورد در مورد کاهش سرمایهگذاریهای محیطزیستی شد. مدیریت جایزه اعلام کرد که مبلغ جایزه فلاناگان نهایتاً به یک موسسه خیریه سوادآموزی اهدا شده است.
در همین حال، آثار جدید گارنر ادامه دارد؛ اثر بعدی او با عنوان «نوارهای قارچی: مکالمهای در باب محاکمه قتل»، که با همکاری کلویی هوپر و سارا کراسنوستین نوشته شده و بر اساس پرونده جنجالی قتل با قارچ توسط «ارین پترسون» است، قرار است در تاریخ ۲۰ نوامبر در بریتانیا منتشر شود.
تأثیر قالبهای غیرداستانی مانند یادداشتهای روزانه در ادبیات معاصر
قالبهای غیرداستانی مانند یادداشتهای روزانه (Diaries)، خاطرات (Memoirs)، نامهها و زندگینامههای خودنوشت (Autobiographies) در دهههای اخیر جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر کسب کردهاند و از حاشیه به هسته اصلی محتوای فکری و ادبی آمدهاند. این رشد نشاندهنده یک تغییر فرهنگی در نحوه مصرف و ارزشگذاری خوانندگان به اصالت، آسیبپذیری و دیدگاههای دست اول است.
۱. فرار از واقعیتپردازی داستانی
در دنیایی که اطلاعات و اخبار به سرعت تولید میشوند، خوانندگان اغلب به دنبال تجربههایی هستند که حس حقیقت محض و بیواسطه را منتقل کند. قالبهایی مانند یادداشت روزانه این نیاز را برآورده میکنند. این متون، برخلاف رمان که در آن نویسنده واقعیت را بر اساس میل خود بازسازی میکند، حس یک برش مستقیم از زندگی و تفکر نویسنده را میدهند. این "حقیقت خام" (Raw Truth)، پیوندی عمیقتر و معتبرتر بین نویسنده و
خواننده ایجاد میکند.
۲. آسیبپذیری و صمیمیت دست اول
یکی از دلایل اصلی موفقیت آثاری مانند کتاب هلن گارنر، صمیمیت بیپرده این قالبهاست. یادداشتهای روزانه معمولاً برای انتشار نوشته نمیشوند؛ آنها فضایی خصوصی برای اعتراف، تحلیل درونی و ثبت لحظات بدون سانسور هستند. این آسیبپذیری، به خواننده اجازه میدهد تا از فیلترهای روایی معمول عبور کرده و مستقیماً با خود واقعی نویسنده (و نه شخصیتهای ساختگی) مواجه شود. این سطح از صداقت، به ویژه در مورد موضوعات پیچیدهای چون روابط، فقدان یا بحرانهای خلاقیت، جذابیت عاطفی فوقالعادهای ایجاد میکند.
۳. تحلیل عمیقتر از خود و جهان
نویسندگان برجسته از این قالبها برای ارائه تحلیلهای فلسفی و فکری خود استفاده میکنند. یادداشتهای روزانه نه تنها وقایع را ثبت میکنند، بلکه شامل تأملات لحظهای نویسنده در مورد سیاست، هنر، یا اخلاقیات نیز میشوند. این تأملات در بستر زندگی روزمره، به جای اینکه خشک و آکادمیک باشند، ملموس و قابل درک به نظر میرسند. به همین دلیل است که این قالبها اغلب به بهترین
ابزار برای نویسندگان متفکر و منتقد اجتماعی تبدیل میشوند تا دیدگاههای خود را به شیوهای شخصی و ماندگار بیان کنند.
در نتیجه، ادبیات معاصر این قالبها را به عنوان شیوهای مشروع و قدرتمند برای کاوش در پیچیدگیهای وجود انسان و ارائه گزارشهایی عمیق از جهان، پذیرفته است.