بی بدیل  - Bibadil  
     تاریخ: 01 اردیبهشت 1403    20 آوریل 2024

طنز و خنده بی بدیل برای شما

. . . .
به جامعه مجازی بی بدیل بپیوندید... ورود ثبت نام
جوکهای جدید (سری)  
بی بدیل - جوکهای جدید (سری)

يه روز يه مامانه برايه بچش لالايي مي‌خونده پس از يه ربع بچه ميگه مامان خفه شو مي‌خوام بخوابم.

غضنفر به زنش مي گه 3 تا حيوان نام ببر كه با خ شروع بشه. زنش مي گه: خودت، خواهرت، خدابيامرز مادرت!

بچه تخسه ميره پيش معلمش، ميگه: خانوم ميشه شما زن من بشيد؟! معلمه ميگه: برو بشين سر جات، من الان حوصله بچه مچه ندارم. پسره ميگه: آره منم حوصله بچه ندارم... اشكال نداره، جلـوگيري مي‌كنيم!

 

سر كلاس پزشكي استاد از شاگرداش ميپرسه: كدوم يك از اعـضاء بدن ميتونه تا 9 برابر حالت عادي بزرگ بشه؟
يه دختر ميگه: استاد من ميدونم ولي روم نميشه بگم... استاد ميگه عيب نداره نگو!يه پسره ميگه منم ميدونم ... اون مردمك چشمه.....
استاد ميگه آفرين درسته...
بعدش به دختره ميگه شما هم اينقده توقع زيادي نداشته باش!!!!!

یه یاکریم با یه مرغ عشـق ازدواج میکنن بچـه دار که میشن اسم بچه شونو میزارن "کریم عشقی"

غضنفر مي خواسته آتش نشان بشه. توي آزمون استخدامي ازش ميپرسند: اگر جنگل آتش بگيره و اون اطراف آب نباشه چه کار ميکني؟
ميگه: هيچي تيمّـم مي کنيم.

غضنفر می ميره ميره اون دنيا. ازش می پرسن ميری بهشت يا جهنم ؟ نگاه می کنه به جهنم، می بينه دار و درخت و آبی و بلبل و همه چيز مرتبه ميگه ميرم جهنم.
تا درو باز می کنن می بينه شعله های آتيش از همه جا بلند شده!
شاکی ميشه ميگه: اين که اين طوری نبود .
ميگن يه مدت کسی نيومده بود رفته بود رو screen saver

آقا گرگه میره در خونه ی شنگول و منگول زنگ میزنه، مامان بزی در رو باز میکنه میگه بیا تو، بچه ها نیستن!

روزي سير و پياز با هم دعوا ميكنند.سير به پياز ميگه:حيف كه سيرم وگر نه ميخوردمت...

يارو آخر عمري بچه هاش رو جمع ميكنه به هر كدوم يه تيكه چوب ميده ميگه بشكونين. مي شكونن به هركي 5 تا دسته بيل ميده ميگه بشكونين. مي شكونن. به هر كي 10 تا دسته بيل ميده ميگه بشكونين ميشكونن. به هر كي يه بسته دسته بيل ميده ميگه بشكونين مي شكونن. ميگه حيف كه خرين؛ وگرنه نصيحتتون ميكردم

غضنفر عکس گور خر زده بود به اتاقش. بهش میگن این عکسه چیه؟
میگه: این عکس جوانی های بابام هست تو یوونتوس بازی میکرده.

غضنفر سربازيش تموم ميشه، وقتي كارت پايان خدمتشو بهش ميدن، نگاه ميكنه ميگه: ‌اي بابا، من كه ازينا چهارتا دارم!!!

 
 
تبلیغات
 

 جوک    
  نظر دهید (5)نظر
تاریخ:  1390/03/05 نوشته شده توسط : مدیر سایت


تعدادی از جالب ترین مطالب مشابه:  
برخی از نظرات شما:  
ahoo گفت:
 

kheeeeeeeili ba hal bud . kolli khandidam , merci

saeed گفت:
 

damet garrrrrrm
kheiiiili bahal bodan...

بهار گفت:
 

جوک جالبي مخصوصاٌ سوميش

شیخ گفت:
 

زن شیطان راسرکارمیگذاره؟چوپان پادشاه عاشق دخترشاه میشه روزی شیطان بصورت پیره زن نزد چوپان جوان آمده میگوید کاری میکنم که تو به وصال دخترشاه برسی شرطی دارم که شب زفاف پشت پرده نگاه کنم پسر قبول کرد .شیطان پیش دخترشاه رفت وازجمال وکمال چوپان تعریف ودختر راضی به ازدواج باچوپان شد.شب زفاف شیطان آمد به جوان گفت بقولت عمل کن لذا سه معمابگو اگریکی ازمعمارانتوانستم اینجاراترک میکنم.درحین گفتگو دخترمتوجه موضوع گردید.مقداری ازموهای زیربقل خودراکندبه جوان دادوگفت که به شیطان بده وبه او بگو که موهارا راست کند آنگاه میتواند همخوابی مارانگاه کند.پس از 70 سار روزی جوان که اکنون پیرشده بودبانوه هایش درچراهگاهی که شیطان باعث ازدواج وی شد پیرمردی رادید که مقداری ازموی کج شده راابتداباآب دها خیس وروی زانو مالش وکنار میگزارد ومقدا ردیگری رابطریق قبل خیس ممالش و کنار موهای قبل میگذارد میبیند موهای راست شده قبل بر اسر آفتاب پس از چندلحظه کج شد باز موهای کج شده راراست برهمین منوال 70 سال مو راست می کرد وباز فر میشد

بازگشت
تمام حقوق معنوی سایت بی بدیل طبق قوانین مالکیت معنوی محفوظ میباشد
استفاده از مطالب سایت بی بدیل با ذکر منبع مجاز است.
درباره ما  پیشنهادات  تبادل لینک
سایت بی بدیل دات کام  ،  بی بدیل دات ایران