بی بدیل  - Bibadil
01 اردیبهشت 1403   20 آوریل 2024
نام کاربر:
کاربر مهمان



به جامعه مجازی بی بدیل بپیوندید... ورود ثبت نام

قرآن کریم ، سوره الذاریات

از نوع مکی ، جزء 26,27  مشتمل بر 60 آیه


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا (1 )
قسم به نفس بادهای عالم که (به امر حق بذرافشانی کنند و تخم نباتات را به هر جا) نیکو بپرا کنند. And/by the scatterers/spreaders , scattering/spreading.

فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا (2 )
قسم به ابرها که بار سنگین (باران را به امر حق) به دوش گیرند (تا به هر جا مأمورند فرو بارند). So the clouds carrying rain , a heavy weight.

فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا (3 )
قسم به کشتی‌ها که آسان (به روی آب) روان شوند. So the flowing/orbiting , easily/flexibly.

فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا (4 )
قسم به فرشتگان که کار جهانیان را (به اذن خدا) قسمت کنند. So the apportioners/distributors a matter/affair/order/command.

إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ (5 )
قسم به اینان که آنچه شما را وعده دادند همه صدق و حقیقت است. Truly/indeed what you are being promised is truthful/true (E) .

وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ (6 )
و البته جزای اعمال، روزی واقع خواهد گردید. And that truly the religion/debt/rule/might (is) happening/landing (E) .

وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ (7 )
قسم به آسمان که در آن راههای بسیار است. And the sky/space (owner) of the paths/courses (movements/orbits) .

إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ (8 )
که شما (مردم نادان) در اختلاف سخن باز ماندید (و حقیقت قرآن و رسول حق را نیافته شعر و سحر و ساحرش خواندید). That you truly are in (E) (a) different word/statement .

يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ (9 )
از این قرآن هر که را شایسته فهم آن نبود هم آخر روگردان کنند. Who was lied to/turned away from it, he (will) be lied to/turned away.

قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ (10 )
کشته باد و نابود آنان که دروغ بندند (و قرآن را سحر و فسانه برخوانند). The liars/speculators were killed.

الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ (11 )
آنان که در ضلالت و غفلت زیستند. Those who, they are in an intoxication/hatred (are) careless/negligent .

يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ (12 )
باز می‌پرسند که پس این روز جزاکی خواهد بود؟ They question/ask when (is) the Judgment Day/the Resurrection Day .

يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ (13 )
آن روز خواهد بود که آنها را به آتش بسوزانند و معذّب کنند. A day/time they are on the fire they are being tortured .

ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَٰذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ (14 )
(و خطاب قهر کنند که) اینک بچشید کیفر خود را، این همان عذابی است که خود به تعجیل می‌خواستید. Taste/experience your misguidance/seduction this, which you were with it hurrying/hastening .

إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ (15 )
(آن روز) متقیان همه در بهشت و بر لب چشمه‌های آب غنوده‌اند. That truly the fearing and obeying (are) in treed gardens/paradises and water springs/wells.

آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُحْسِنِينَ (16 )
همان نعمتها که خدایشان به آنها عطا کند فراگیرند چرا که پیش از آن مردمی نیکوکار بودند. Taking what their Lord gave them, that they were before that good doers.

كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ (17 )
از شب اندکی را خواب می‌کردند. They were little from the night what they (spend in) sleep .

وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ (18 )
و سحرگاهان از درگاه خدا طلب آمرزش و مغفرت می‌کردند. And at the times at end of night before dawn they ask for forgiveness.

وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (19 )
و در اموالشان بر فقیر سائل و محروم حقّی منظور می‌داشتند. And in their properties/possessions (is) a share/duty for the asker/questioner/beggar and the deprived.

وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ (20 )
و (بدانید که) در روی زمین برای اهل یقین ادله‌ای (از قدرت الهی) پدیدار است. And in the earth/Planet Earth (are) evidences/signs for the sure/certain.

وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ (21 )
و هم در نفوس خود شما مردم، آیا نمی‌نگرید؟ And in your selves, so do you not see/look/understand?

وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ (22 )
و روزی شما با همه وعده‌ها که به شما می‌دهند در آسمان است. And in the sky/space (is) your provision and what you are being promised.

فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ (23 )
پس به خدای آسمان و زمین قسم که این (وعده و رزق مقدّر) به مانند تکلّمی که با یکدیگر می‌کنید حقّ و حقیقت است. So with/by the skies`/space`s and the earth`s/Planet Earth`s Lord, that it truly is true (E) , equal/alike (to) what that you, you speak.

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ (24 )
آیا حکایت مهمانان گرامی ابراهیم (فرشتگان) به تو رسیده است؟ Did information/speech (of) Abraham`s guests, the honoured, come to you?

إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ (25 )
هنگامی که بر او وارد شدند و سلام گفتند و او جواب سلام گفت و فرمود که شما مردمی ناشناس می‌باشید. When they entered on him, so they said: "A greeting/security/peace." He said: "A greeting/security/peace (you) unknown/disguised nation."

فَرَاغَ إِلَىٰ أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ (26 )
آن‌گاه پنهانی نزد اهل بیت خود رفت و کباب گوساله فربهی نزد مهمانان باز آورد. So he conned his way to his family/relation , so he came with a fat/fleshy (M) calf.

فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ (27 )
غذا را نزد آنها گذارد (آنها توجهی به غذا نکردند) ابراهیم گفت: شما غذا تناول نمی‌کنید؟ So he neared/approached it to them, he said: "Do you not eat?"

فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۖ قَالُوا لَا تَخَفْ ۖ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ (28 )
آن گاه (از اینکه بی‌اجازه بر او وارد شده و غذا هم نخوردند) سخت از آنها بیم و اندیشه کرد، آن فرشتگان گفتند: هیچ مترس، و او را به پسری دانا (یعنی اسحاق) بشارت دادند. So he felt inner horror/fear from them, they said: "Do not fear." And they announced good news to him with a knowledgeable boy (son) .

فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ (29 )
در آن حال زن ابراهیم (ساره) با فریاد شادمانی روی به آنها آورد و (از شوق) سیلی به صورت زد و گفت: (ای عجب) من زنی پیر و نازا هستم (چگونه پسری توانم زایید). So his woman (wife) approached/came in an outcry/frown, so she hit/struck (an act of surprise) her face/front and she said: "Old/weak, infertile."

قَالُوا كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ ۖ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ (30 )
فرشتگان گفتند: خدای تو چنین فرموده که او به مصالح خلق آگاه و (به حال بندگان) داناست. They said: "As/like that your Lord said, that He truly, He is the wise/judicious, the knowledgeable."

قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ (31 )
ابراهیم گفت: ای رسولان حق، باز گویید که شما برای چه کار مأمورید؟ He said: "So what (is) your matter/affair/concern, oh you the messengers?"

قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ (32 )
گفتند: ما بر قوم بدکاری فرستاده شده‌ایم (یعنی قوم لوط). They said: "That we, we were sent to a nation committing crimes/sins."

لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِينٍ (33 )
تا بر سر آنها از گل سنگباران کنیم. To send on them stones from mud/clay .

مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ (34 )
که آن سنگها نزد پروردگار تو معیّن و نشاندار برای ستمکاران است. Marked/identified/distinguished at your Lord for the spoilers/extravagators/wasters .

فَأَخْرَجْنَا مَنْ كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (35 )
پس، از اهل ایمان هر که بود از آن دیار خارج کردیم. So We brought out who was in it from the believers.

فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (36 )
و در همه آن دیار جز یک خانه (لوط) دیگر مسلم خداپرست نیافتیم. So We did not find in it other than (a) house/home from the submitters/Moslems .

وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ (37 )
و در آن دیار (که ویران کردیم) برای آنان که از عذاب دردناک (قهر خدا) می‌ترسند آیت عبرتی واگذاردیم. And We left in it an evidence/sign to those who fear the torture, the painful.

وَفِي مُوسَىٰ إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ (38 )
و نیز در (رسالت) موسی (آیت عبرت است) که با معجزه روشن به سوی فرعونیانش فرستادیم. And in Moses when We sent him to Pharaoh with a clear/evident proof/evidence .

فَتَوَلَّىٰ بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (39 )
و فرعون به غرور ملک و قدرت (از طاعت حق) سرکشید و گفت که موسی ساحر یا دیوانه است. So he turned away at his corner/strong support, and he said: "A magician/sorcerer, or mad/insane."

فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ (40 )
ما هم او را با همه سپاهش (به قهر) گرفتیم و به دریا انداختیم که در خور هر نکوهش و ملامت بود. So We punished/took him and his soldiers/warriors , so We discarded them/casted them off in the body of water, and he is blameworthy/blamed.

وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ (41 )
و نیز در قوم عاد که بر هلاکشان تندباد خزان فرستادیم (عبرت خلق است). And in Aad, when We sent on them the wind/breeze, the infertile/sterile .

مَا تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ (42 )
که آن باد هلاک به چیزی نمی‌گذشت جز آنکه آن را مانند استخوان پوسیده می‌گردانید. It does not leave from a thing it came on it, except it made it as/like the decomposed/decayed.

وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّىٰ حِينٍ (43 )
و هم در قوم ثمود (بر خلق عبرتی است) که به آنان گفته شد: اینک گرم تعیّش و تمتّع (حیوانی) باشید تا هنگام معیّن (که وعده انتقام حق فرا می‌رسد). And in Thamud , when (it) was said to them: "Live long/enjoy until a time/period of time."

فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنْظُرُونَ (44 )
آنها هم از فرمان خدای خود سرکشیدند پس آنها را صاعقه آتش درگرفت در حالی که (هلاک خویش را) به چشم مشاهده می‌کردند. So they become arrogant/disobedient from their Lord`s order/command, so the death/destructive torture punished/took them, and (while) they are looking/watching .

فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنْتَصِرِينَ (45 )
در حالی که نه هیچ توانایی برخاستن (و گریختن) داشتند و نه هیچ یار و مددکاری یافتند. So they were not able from getting up/standing, and they were not victorious.

وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (46 )
و پیش از این اقوام هم قوم نوح را هلاک کردیم که مردمی فاسق و نابکار بودند. And Noah`s nation from before, that they truly were a nation (of) debauchers .

وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (47 )
و کاخ رفیع آسمان را ما به قدرت خود برافراشتیم و ماییم که مقتدریم. And the sky/space We built/constructed it with power/support , and We (E) are extending/spreading (E) .

وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ (48 )
و زمین را بگستردیم و چه نیکو مهدی بگستردیم. And the earth/Planet Earth We spread it out so the levelers/preparers (are) blessed/praise.

وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (49 )
و از هر چیزی دو نوع (نر و ماده) بیافریدیم تا مگر متذکر (حکمت خدا) شوید. And from every thing We created a pair/couple , maybe/perhaps you mention/remember .

فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (50 )
باری، به درگاه خدا گریزید، که من از جانب او با بیانی روشن شما را می‌ترسانم. So escape/flee to God, that I am for you from Him a clear/evident warner/giver of notice.

وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۖ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (51 )
و هرگز با خدای یکتا خدایی دیگر نپرستید که من از جانب او با بیانی روشن شما را می‌ترسانم. And do not make/put with God another god, that I am for you from Him a clear/evident warner/giver of notice.

كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (52 )
همچنان (که تو را ای رسول تکذیب کردند) هیچ رسولی بر امم پیشین نیامد جز آنکه (او را تکذیب کرده و) گفتند: او ساحر یا دیوانه است. As/like that none from a messenger came to those from before them except (that) they said: "A magician/sorcerer, or mad/insane."

أَتَوَاصَوْا بِهِ ۚ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ (53 )
آیا بر این تکذیب، مردم اعصار به یکدیگر سفارش کرده‌اند؟ (یا نه؟) بلکه این مردم (همه بالذّات) گروهی سرکش و نافرمانند. Do they command/entrust with it? But they are a tyrannizing/arrogant nation.

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ (54 )
پس (تو هم ای رسول ما) از این مردم کافر روی بگردان که (اتمام حجّت کردی و) دیگر هیچ در خور نکوهش و ملامت نیستی. So turn away from them, so you are not with being blamed/reprimanded.

وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ (55 )
و (امّت را) تذکّر و پند می‌ده که پند و تذکّر (اگر کافران را نفع ندهد) مؤمنان را سودمند افتد. And remind, so that the reminder/remembrance benefits/becomes useful (to) the believers.

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (56 )
و من جنّ و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا (به یکتایی) پرستش کنند. And I did not create the Jinns and the human/mankind except to worship Me.

مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ (57 )
من از (خلق) آنها رزق و طعام (و هیچ گونه سودی) بر خود نخواستم. I do not want/intend from them from provision , and I do not want/intend that (E) they feed Me.

إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (58 )
همانا روزی بخشنده خلق تنها خداست که صاحب قوّت و قدرت ابدی است. That truly God, He is the provider, (owner) of the power/strength, the solid/sturdy .

فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ (59 )
پس این ستمکاران را هم گناهی و کیفری مانند اصحاب و امثالشان (از امم پیشین) خواهد بود، باری آن را به عجله از من نخواهند (و به مهلتی که دادیم مغرور نشوند البتّه روز انتقامشان می‌رسد). So that to those who were unjust/oppressive (are) crimes, equal/alike (to) their company`s/friends` crimes, so do not hurry/hasten Me .386

فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ (60 )
پس (آن گاه که زمان کیفر فرا رسید) وای بر آنان که کافر شدند از آن روز سختی که (رسولان) به آنها وعده می‌دهند (که در دنیا به قتل و اسارت و در عقبی به قهر و عقوبت محکومند). So calamity/scandal to those who disbelieved from their day/time which they are being promised.387
بازگشت به انتخاب سوره های قرآن کریم
  
تمام حقوق معنوی سایت بی بدیل طبق قوانین مالکیت معنوی محفوظ میباشد
درباره ما  پیشنهادات  تبادل لینک
سایت بی بدیل دات کام  ،