گفتگوی مهر با عوامل انیمیشن یوز -۱؛ پخش مجانی پویانمایی ۵۰میلیون دلاری گربه ای که موی کارگردان را سفید کرد بی بدیل دات کام: تهیه کننده و کارگردان یوز با اشاره به چگونگی ایجاد این پویانمائی درباره ی مسئله اقتصاد در پویانمائی، ایجاد درآمد و چالشی که با پلت فرم ها برای حمایت دارند، صحبت کردند. خبرگزاری مهر -گروه هنر-ندا زنگینه-آروین موذن زاده؛ پویانمائی سینمایی «یوز»، محصول پویانمائی سوره و ویستامدیا همزمان با سال تحصیلی جدید از ۲ مهر اکران خویش را در سینماها آغاز نموده و در طول این مدت توانسته است به فروش خوبی نائل شود و در بالای جدول فروش نیز قرار گیرد. داستان پویانمائی «یوز» در رابطه با یک یوز ایرانی است که در نیویورک زندگی مجلل و پرزرق وبرقی دارد اما با وجود رفاه و آسایشی که در محیطی بطورکامل متفاوت تجربه کرده، احساس می کند از ریشه ها و هویت واقعی خود فاصله گرفته است. همین احساس، او را وارد مسیری تازه می کند؛ سفری پرچالش و پرهیجان برای بازگشت به سرزمین مادری و کشف باردیگر اصالت وجودی خود. در طول این سفر، او با اتفاقات و موقعیت های طنزآمیز و دراماتیکی روبه رو می شود و این مسیر سرشار از درس هایی است که مخاطب نوجوان و خانواده ها نیز از آن بهره خواهند برد. به بهانه اکران پویانمائی سینمایی «یوز»، میزگردی با حضور رضا ارژنگی کارگردان، احسان کاوه تهیه کننده و حامد عزیزی مدیر دوبلاژ این فیلم در خبرگزاری مهر برگزار گردید. در این جلسه، فرایند پیچیده تولید این اثر انیمیشنی از نخستین ایده تا مراحل پایانی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. همین طور احسان کاوه در رابطه با پیچیدگی نگارش فیلم نامه برای پویانمائی و وضعیت اقتصاد پویانمائی در ایران صحبت کرد. قسمت اول گفتگو با عوامل «یوز» را در ادامه می خوانید: * فرایند تشکیل اولیه و جلب حمایت برای پروژه پویانمائی «یوز» از جانب مرکز پویانمائی سوره، چه طور شروع شد و چه مراحلی را طی کرد؟ رضا ارژنگی: در سال ۱۳۹۶ در جستجوی نمادی بطورکامل ایرانی بودم. باور داشتم هنگام گفتگو با نهادها برای ساخت پویانمائی، ابتدا بر بومی سازی تاکید می شود؛ یعنی نخست باید در رابطه با هویت خودمان اثر تولید نماییم و سپس به ایده های جهان شمول تر بپردازیم. بعد از جستجوی فراوان، به این نتیجه رسیدم که نمادی برتر از یوزپلنگ ایرانی برای این هدف وجود ندارد. همین طور توجه به خطر انقراض اینگونه و اهمیت بیش از پیش موضوع، انگیزه دیگری برای انتخاب آن بود. من با سرمایه شخصی یک تیزر کوتاه ساختم که داستان ورود یک یوز به ایران را روایت می کرد. در ابتدا گفتگوهای خصوصی با یک تهیه کننده برای اجرای پروژه انجام شد اما این همکاری محقق نشد. سپس بوسیله آقای شروین فضلعلی زاده که در قسمت بین الملل مرکز پویانمائی حوزه هنری فعالیت دارد، با این مرکز ارتباط برقرار کردم. در آن زمان آقای احسان کاوه ریاست مرکز پویانمائی سوره را بر عهده داشت و من تیزر را به ایشان ارایه کردم. ایشان به گونه ای بطورکامل حرفه ای و با نگاهی سینمایی با پروژه برخورد کردند و تیزر در سالن سینمای تخصصی مرکز پویانمائی به نمایش درآمد. در آخر نمایش، چراغ سبزی برای شروع پروژه به ما نشان دادند و از آن زمان، نگارش فیلم نامه آغاز شد. بعد از دو تا سه بار بازنویسی، به نسخه غائی فیلم نامه سینمایی «یوز» دست یافتیم. من بطور دقیق تر از شخصیت «پو» در پویانمائی پاندای کونگ فوکار خیلی الهام گرفتم، چون که این الگوها پیشتر کار آمدی خویش را اثبات نموده اند *درباره طراحی کاراکتر یوز توضیح دهید. شخصیت یوز ارجاعاتی هم به شخصیت های معروفی مانند گارفیلد و پاندای کنگ فو کار دارد دلیل این اتفاق چه بود؟ رضا ارژنگی: بله، من بطور دقیق تر از شخصیت «پو» در پویانمائی «پاندای کونگ فوکار» خیلی الهام گرفتم، چون که این الگوها پیشتر کار آمدی خویش را اثبات نموده اند. من نیز قصد نداشتم در اولین کارم ریسک غیرمعمولی انجام دهم و خلاف جهت جریان حرکت کنم. درام زمانی شکل می گیرد که نقصی وجود داشته باشد و اگر ما یک یوزپلنگ عضلانی را نشان می دادیم که در کنار خانواده اش در ایران زندگی می کند، بطور قطع داستان جذابی شکل نمی گرفت. بنابراین، یک یوزپلنگ چاق و تنبل را تصویرسازی کردیم که در آمریکا و در فاصله ای دور از خانه، فقط می خورد و می خوابد. *داستان «یوز» از الگوی جذاب سفر قهرمان پیروی می کند اما داستان آن خیلی قابل پیشبینی و تک خطی است و همین امکان دارد از جذابیت آن بکاهد. برای نگارش فیلم نامه این اثر چقدر زمان صرف شد؟ رضا ارژنگی: ما سه بار فیلم نامه را بازنویسی کردیم اما منظورم از بازنویسی این نبود که هر بار لزوماً متن بهتر می شد. صادقانه بخواهم بگویم، ما سه بار بازنویسی انجام دادیم و هر بار کل داستان فیلممان تغییر می کرد تا این که به همین نسخه غائی رسیدیم. واقعیت این است که نگارش فیلم نامه کار سهل و ممتنعی است و امکان دارد در نگاه اول ساده به نظر برسد. در پویانمائی، متن فیلم نامه ارتباط خیلی نزدیکی با تکنیک تولید دارد؛ یعنی فیلم نامه باید خویش را با تکنیک پویانمائی تطبیق دهد احسان کاوه: فیلم نامه اساساً چالشی ترین، پرارزش ترین، گرانقیمت ترین و مهم ترین بخش هر کار پویانمائی، فیلم سینمایی رئال، سریال و … شمرده می شود. در کل ۳۶ وضعیت نمایشی وجود دارد و تمام آثاری که خلق می شوند، در یکی از این حالت ها جای می گیرند. از طرفی، وقتی وارد فضای فانتزی می شوید، دستتان بازتر است اما با این وجود باید تلاش کنید که اثرتان کیفیت بالاتری هم داشته باشد. در مقابل، تلاش ما برای نوشتن یک فیلم نامه خوب، یافتن ایده ای جدید و دستیافتن به جهانی فانتزی است که برای مخاطب جذاب باشد. فیلم نامه نویسی کاری بطورکامل تکنیکال است و در پویانمائی، متن فیلم نامه ارتباط خیلی نزدیکی با تکنیک تولید دارد؛ یعنی فیلم نامه باید خویش را با تکنیک پویانمائی تطبیق دهد. به عنوان مثال، ساختن پر پرنده در جهان پویانمائی یک چالش جدی است و فیلم نامه نویس باید در هنگام نگارش به این چالش توجه کند. به صورت نمونه، پویانمائی «پایپر» که برنده اسکار شد، با این هدف ساخته شد که بتواند بال پرنده را در حالت های خیس، خشک، جوجه و… به خوبی نمایش دهد. کمپانی دیزنی حدود ۱۰۰ سال قدمت دارد و در این مدت، آزمون وخطاهای بسیاری انجام داده تا به این نقطه برسد که هزاران ترفند را در فیلم نامه خود به کار گیرد تا فرایند ساخت پویانمائی ساده تر شود. به عنوان مثال، در پویانمائی «روح»، حدود نیمی از فیلم شامل کاراکترهایی است که در حقیقت یک نقطه نورانی هستند و دست، لباس و... ندارند. یا در مثالی دیگر، به سراغ عناصری می روند که معادل بیرونی ندارند، برای اینکه تولید آنها آسان تر است. چون که مخاطب وقتی چیزی را می بیند که معادل بیرونی دارد، بلا فاصله ذهنش آنرا با نسخه واقعی مقایسه می کند. ما در فیلم نامه خودمان، کاراکتر «استاد پیشول دم پشمکی» را داریم که کل وجودش از مو تشکیل شده و در حقیقت، همان شخصیت کوتاه، موی آقای ارژنگی را سفید کرد. (می خندد) *به طور کلی این چالش در دنیا نیز وجود دارد که مخاطب کودک همراه با پدر و مادر خود به سینما می رود و آثار باید بگونه ای باشد که این گروه سنی را هم جذب نماید. احسان کاوه: بله این نکته درست است یعنی برای نگارش فیلم نامه پویانمائی هم باید ملاحظات فنی را رعایت کرد و هم این واقعیت را درنظر گرفت که یک کودک خردسال به تنهایی به سینما نمی آید و پدر و مادر نیز باید در سالن سینما سرگرم شوند. بدون شک، فیلم نامه نویسی در ایران با چالش هایی روبه رو است و ما از این نظر ادعایی نداریم. در تعدادی از پویانمائی های ایرانی، چندین پیرنگ موازی وجود دارد که برای درک آنها، کودک احتیاج به ذهنی خیلی پیچیده دارد. درحالی که خردسالان یک داستان خطی و سرراست را ترجیح می دهند. من از پویانمائی «لوپتو» نیز بنابراین دفاع می کنم، چون که روایتی خطی و مستقیم دارد. یعنی هم باید به جنبه های تکنیکی فیلم نامه دقت کنیم و هم یک داستان ساده و قابل پیگیری ارایه دهیم، برای اینکه استفاده از فلش بک و داستانهای پیچیده، خردسالان را سردرگم می کند. از طرف دیگر باید به پدران و مادران و همراهان خردسالان در سالن سینما نیز توجه داشته باشیم. من یک مدرسه خاص را درنظر گرفتم تا دانش آموزان آن «یوز» را تماشا و بازخورد آنها را بررسی کنم. قصد من این بود که بررسی کنم خردسالان چقدر داستان را فهمیده اند و کدام بخش از روایت را بیشتر پسندیده اند. اگر ما و نهادهای فرهنگی روی این بازخوردها کار نماییم و آنها را پردازش و تبدیل به متنی تحلیلی نماییم، بطور قطع در فیلم نامه بعدی کمکمان خواهدنمود. متاسفانه هم اکنون، نگاه ما بیشتر سلبی است و در کار بعدی نیز تنها به خودمان و تجربیات شخصی متکی هستیم. درحالی که کمپانی مانند دیزنی با صد سال آزمون و خطا، به فرمولی دست یافته است که می داند چه طور برای آثارش فیلم نامه ای جذاب بنویسد. اگر ما و نهادهای فرهنگی روی این بازخوردها کار نماییم و آنها را پردازش و تبدیل به متنی تحلیلی نماییم، بطور قطع در فیلم نامه بعدی کمکمان خواهدنمود. متاسفانه هم اکنون، نگاه ما بیشتر سلبی است و در کار بعدی نیز تنها به خودمان و تجربیات شخصی متکی هستیم حامد عزیزی: آقای ارژنگی در سال ۱۳۹۴ تریلر این پروژه را به من نشان دادند تا آنرا دوبله کنم، چون که ایشان در آن زمان در جست وجوی تهیه کننده برای ساخت این فیلم بودند. راستش را بخواهید، من به علت شرایط نامساعد سینما در آن دوره، امید چندانی به یافتن تهیه کننده نداشتم. بعد از ساخته شدن نسخه سینمایی نیز، من بصورت اتفاقی به پروژه پیوستم و کار شروع شد. تلاش من بر این بود که از مدیران دوبلاژ و دوبلورهای پیشکسوت حتما در این پروژه استفاده گردد. حتی اگر در حد صدای یک تلویزیون در صحنه ای کوتاه بود، دوست داشتم این عزیزان در کنار ما باشند، چون که صدایشان به اثر غنا و هویت ویژه ای می بخشید. برای شخصیتی که نماینده ایران است و به جای استفاده از الگوی رایج در مستندهای دهه ۵۰، از استاد ممدوح کمک گرفتیم. همچنین، شخصیت «استاد پشول دم پشمکی» را استاد مدقالچی دوبله کردند. *گاهی احساس می شد که صداها در دوبله شباهت زیادی باهم دارند و گویا یک نفر چند شخصیت را دوبله کرده است. حامد عزیزی: در این فیلم، تنها کسی که سه شخصیت متفاوت را دوبله کرد، من بودم. من دوبله شخصیتِ یوز، هوشنگ خان دایی یوز و همین طور دوران بچگی یوز را بر عهده داشتم. برای تمامی شخصیت های فرعی نیز، دوبلور مخصوص و جداگانه ای درنظر گرفته شد. *هوشنگ خان را با لهجه کرمانی دوبله کردید، برای ادای لهجه کرمانی با چالش مواجه نبودید؟ حامد عزیزی: من از سال ۱۳۷۲ یک دوست کرمانی داشتم و اگر خود آقای ارژنگی نبودند، این امکان را نداشتم که این شخصیت را با لهجه کرمانی دوبله کنم. دوبله شخصیت دایی هوشنگ برای من تجربه خیلی جالبی بود. قبلاً تعدادی از تهیه کنندگان تمایل داشتند چهار داستان را در یک فیلم جای دهند، اما «یوز» اینطور نبود. من تجربه دوبله هشت پویانمائی قبلی را داشتم و می دانستم که اگر در تعدادی لحظات با مخاطب شوخی نکنی، بچه ها نمی خندند. از طرفی، باید خیلی مراقب این نوع شوخی ها باشی که هم بزرگترها را درگیر کند و هم برای بچه ها بدآموزی نداشته باشد. این دیالوگ نویسی ها و شوخی ها باید از جنس دنیای کودک باشد و زبان آنها را بلد باشی. کار کردن برای خردسالان فرمول خاص خویش را دارد و خیلی دشوار است. من این افتخار را دارم که سال ها در عرصه کودک فعالیت نموده ام و می دانم چه شوخی هایی را باید به کار ببریم که دوپهلو نباشد. بطور کلی، دوبله و اکران «یوز» حدود یک ماه زمان برد و از همان اول نیز می دانستیم که مخاطبان از آن استقبال خواهند کرد. *در چند سال اخیر، پویانمائی ایران پیشرفت چشم گیری داشته و توانسته است جایگاه خویش را در اکران پیدا کند. در عین حال، بیشتر پویانمائی ها دارای ایده و ایدئولوژی یکسانی هستند و برمبنای آن ساخته می شوند. در حقیقت، درام این آثار حول یک پیام اخلاقی مشخص شکل می گیرد. به نظر شما، پویانمائی ایران تا چه زمانی می تواند به این شیوه ادامه دهد، بگونه ای که سفارش دهندگان، فیلم ها را برمبنای موضوعات خاص تولید کنند؟ برای اینکه امکان دارد از نقطه ای به بعد، این رویکرد موجب دفع مخاطب شود. حامد عزیزی: من این نکته را همین جا عرض کنم که از سال ۹۴ که آقای ارژنگی این پویانمائی را ساختند، داستان «یوز» در نیویورک اتفاق می افتاد و اصلاً ارتباطی با اتفاقات سیاسیِ چند سال گذشته نداشت. ایشان در آن زمان اصلاً تهیه کننده نداشتند و هیچ نهادی هم پیشنهاد ساخت این پویانمائی را به او نداده بود. در شبکه نمایش خانگی بیزینسی وجود دارد که پویانمائی های خارجی را بدون پرداخت حتی یک ریال پخش می کنند، بطورمثال برای پویانمائی «فروزن» که حدود ۵۰ میلیون دلار برایش هزینه شده، یک پلت فرم همان اثر را در کمتر از یک ساعت، مجانی پخش می کند. چطور میتوان با چنین پلتفرمی وارد مذاکره شد تا در ساخت پویانمائی سرمایه گذاری کند؟ احسان کاوه: باید به این مورد از چند منظر نگاه کرد. بطور کلی، هر سرمایه گذاری در هر کاری بدنبال منفعت است. وقتی در سال ۹۶ رضا ارژنگی «یوز» را نزد من آورد، مرکز پویانمائی سوره برای تامین بودجه با مشکلاتی مواجه بود و حتی پروژه «لوپتو» که پروژه گران قیمتی نبود، کند پیش رفت. برای «یوز» به جاهای زیادی مراجعه کردیم؛ حتی با آقای دادمان نزد آقای کلانتری در سازمان محیط زیست رفتیم تا بتوانیم مشارکت بگیریم، همین طور با چندتا از شبکه های نمایش خانگی وارد گفتگو شدیم اما هیچ نتیجه ای حاصل نشد. در شبکه نمایش خانگی بیزینسی وجود دارد که پویانمائی های خارجی را بدون پرداخت حتی یک ریال پخش می کنند، بطورمثال برای پویانمائی «فروزن» که حدود ۵۰ میلیون دلار برایش هزینه شده یک پلت فرم همان اثر را در کمتر از یک ساعت، مجانی پخش می کند. چطور میتوان با چنین پلتفرمی وارد مذاکره شد تا در ساخت پویانمائی سرمایه گذاری کند؟ واقعیت این است که در اقتصاد پویانمائی ایران نمی توان به ایجاد درآمد فکر کرد. بنابراین نهاد سفارش دهنده پای کار می آید؛ مسلماً وقتی سود اقتصادی در بین نباشد، آنها بدنبال منافع غیراقتصادی و ایدئولوژیک خود هستند اما این نکته درست است که باید خواسته هایشان را به گونه ای شفاف و درست بیان کنند. مسلماً ما در ایران سرگرمی محض به آن معنا نداریم اما مسئله این است که چه بگوییم و چه طور بگوییم؟ و این مورد بطورکامل به سفارش دهنده بازمی گردد. من حتی یک ریال هم از جیب شخصی هزینه نکردم اما دوستان در عرصه هنری و دکتر مافی واقعا دست ما را در تولید این اثر باز گذاشتند و هیچ فشاری وجود نداشت. این مشکل زمانی حل می شود که یک صندوق ویژه برای تولید پویانمائی ایجاد شود به صورت مثال اگر از هر دقیقه انیمیشنی که در شبکه نمایش خانگی پخش می شود، هزینه دریافت شود و در چنین صندوقی سرمایه گذاری شود، رقم قابل توجهی جمع می شود. ادامه دارد... به اجمال، من به طور دقیق تر از شخصیت پو در پویانمایی پاندای کونگ فوکار خیلی الهام گرفتم، چون که این الگوها پیش تر کار آمدی خود را اثبات کرده اند بله، من به طور دقیق تر از شخصیت پو در پویانمایی پاندای کونگ فوکار خیلی الهام گرفتم، چون که این الگوها پیش تر کار آمدی خود را اثبات کرده اند. باید به این مورد از چند منظر نگاه کرد. مسلماً ما در ایران سرگرمی محض به آن معنا نداریم اما مسئله این است که چه بگوییم و چه طور بگوییم؟ 1404/07/28 10:29:36 5.0 / 5 7 تگهای مطلب: اثر , برند , تلویزیون , تهیه كننده این مطلب بی بدیل را می پسندید؟ (1) (0) X تازه ترین مطالب مرتبط هوشنگ جزی زاده سرمایه ماندگار نگارگری ایران است کنترل جریان در خطوط تولید با شیرهای پنوماتیک یه شب مهتاب فضایی صمیمانه دارد میهمان برنامه شبانگاهی باشید سعید آقاخانی با طنز رمضانی به تلویزیون بازمی گردد نظرات بینندگان در مورد این مطلب نظر شما در مورد این مطلب نام: ایمیل: نظر: سوال: = ۷ بعلاوه ۵