بی بدیل  - Bibadil  
     تاریخ: 31 فروردین 1403    19 آوریل 2024

طنز و خنده بی بدیل برای شما

. . . .
به جامعه مجازی بی بدیل بپیوندید... ورود ثبت نام
ميدونيد چرا منشي ام رو اخراج كردم؟  
بی بدیل - ميدونيد چرا منشي ام رو اخراج كردم؟

صبح كه داشتم بطرف دفترم مي رفتم سكرترم ژانت بهم گفت: "صبح بخير آقاي رئيس، تولدتون مبارك!"
از حق نميشه گذاشت، احساس خوبي بهم دست داد از اينكه يكي يادش بود.
تقريباً تا ظهر به كارام مشغول بودم. بعدش ژانت درو زده و اومد تو و گفت:"ميدونين، امروز هواي بيرون عاليه؛ از طرف ديگه امروز تولدتون هست، اگر موافق باشين با هم براي ناهار بريم بيرون، فقط من و شما!"
"خداي من اين يكي از بهترين چيزهائي بوده كه ميتونستم انتظار داشته باشم. باشه بريم."
براي ناهار رفتيم و البته نه به جاي هميشه گي براي نهار بلكه باهم رفتيم يه جاي دنج و خيلي اختصاصي. اول از همه دوتا مـارتيني سفارش داده و از غذائي عالي در فضائي عالي تر واقعاً لذت برديم.
وقتي داشتيم برمي گشتيم، ژانت رو به من كرده و گفت:"ميدونين، امروز روزي عالي هست، فكر نمي كنين كه اصلاً لازم نباشه برگرديم به اداره؟ مگه نه؟" در جواب گفتم: "آره، فكر ميكنم همچين هم لازم نباشه." اونم در جواب گفت:"پس اگه موافق باشي بد نيست بريم به آپارتمان من."
وقتي وارد آپارتمانش شديم گفتش:"ميدوني رئيس، اگه اشكالي نداشته باشه من ميرم تو اتاق خوابم... دلم ميخواد تو يه جاي گرم و نرم يه خورده استراحت كنم."
در جواب بهش گفتم "خواهش مي كنم" . اون رفت تو اتاق خوابش و بعداز حدود يه پنج شش دقيقه اي برگشت. با يه كيك بزرگ تولد در دستش در حالي كه پشت سرش همسرم، بچه هام و يه عالمه از دوستام هم پشت سرش بودند كه همه با هم داشتند آواز "تولدت مبارك" رو مي خوندند.

... در حاليكه من اونجارو اون كاناپه نشسته بودم... لـخت مادرزاد!!! وتمام جمعیت مشغول خندیدن !!!

   
 
تبلیغات
 

 مقالات طنز    
  نظر دهید (2)نظر
تاریخ:  1389/10/24 نوشته شده توسط : مدیر سایت


تعدادی از جالب ترین مطالب مشابه:  
برخی از نظرات شما:  
ناظر گفت:
 

خب چرا اخراجش کردي؟کار خوبي کرده بود.

iran.iran گفت:
 

اصلا خوب نبود

بازگشت
تمام حقوق معنوی سایت بی بدیل طبق قوانین مالکیت معنوی محفوظ میباشد
استفاده از مطالب سایت بی بدیل با ذکر منبع مجاز است.
درباره ما  پیشنهادات  تبادل لینک
سایت بی بدیل دات کام  ،  بی بدیل دات ایران