بی بدیل  - Bibadil
10 اردیبهشت 1403   29 آوریل 2024
نام کاربر:
کاربر مهمان



به جامعه مجازی بی بدیل بپیوندید... ورود ثبت نام
نمایش های شنیدنی با بی بدیل دات كام، شرق بهشت-۱۳؛

آرزوی زیاد سبب دل شکستگی می شود

آرزوی زیاد سبب دل شکستگی می شود بی بدیل دات کام: به گزارش بی بدیل دات کام، نمایش رادیویی شرق بهشت به کارگردانی ایوب آقاخانی بر مبنای رمان مطرح جان استاین بک تولید و پخش شده که سیزدهمین قسمت آنرا می شنوید.


دریافت 61 MB
به گزارش بی بدیل دات کام به نقل از مهر، رمان «شرق بهشت» از آثار درخشان جان استاین بک نویسنده آمریکایی برنده جایزه نوبل است که زندگی پیچیده ۲ خانواده را روایت می کند. اقتباسی سینمایی از این رمان در سال ۱۹۵۵ با کارگردانی الیا کازان و بازی جیمز دین ساخته و پخش گردید.
در میانه دهه ۹۰ هم در پروژه «از رمان تا نمایش» رادیو اقتباسی قابل توجه از این رمان انجام و با کارگردانی ایوب آقاخانی هنرمند شناخته شده رادیو و تئاتر در چارچوب نمایش رادیویی تولید و پخش گردید.
چنین نگاهی به ادبیات غرب و اقتباسی چنین وفادارانه از «شرق بهشت»، وامدار سنت دیرین نمایش های رادیویی یعنی پیوند مخاطب با نگین های ادبیات جهان بود.
مریم نشیبا چهره با سابقه رادیو بعنوان گوینده نمایش رادیویی «شرق بهشت» و آرش پارساخو بعنوان سردبیر این مجموعه حضور دارد.
محمدرضا قربانی هم تنظیم این اثر را برای رادیو انجام داده است.
هنرمندان سیزدهمین قسمت نمایش رادیویی «شرق بهشت» به ترتیب ایفای نقش عبارتند از: رؤیا فلاحی، ایوب آقاخانی، احمد گنجی، مهرداد عشقیان، حسن تسعیری.
افکتور: نرگس موسی پور، صدابردار: علی حاجی نوروزی، تهیه کننده: محمد مهاجر، دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.
در این قسمت با مدت زمان ۲۶ دقیقه و ۵۸ ثانیه، کارل به دیدن آب را نامزد آرون رفته ولی آب را زیاد علاقه ای به صحبت با کارل ندارد. کارل پیغامی از لی برای آب را آورده و گفته که می خواهد او را ببیند. آب را استقبال می کند و خوشحال می شود که به دیدن لی برود. آب را نامه آرون به کارل را به او نشان میدهد که آرون طی آن به آب را گفته مناسب زندگی با او نیست و به جنگ می رود. کارل ماجرای واقعی مادرشان را به آب را می گوید و به آب را توضیح می دهد که چگونه آرون را با این حقیقت مواجه کرده است. آب را به کارل می گوید که خیلی وقت بود که دیگر آرون را دوست ندارد چونکه مانند دوران کودکی فکر نمی کند اما آرون مانند کودکان به زندگی نگاه می کند.
بعد از چند روز سخت از رفتن آرون به جنگ، حال و احوال آدام بهتر شده است. آدام به لی در رابطه با خوابی که از پدرش دیده صحبت می کند و به لی می گوید که پدرش از گاوصندوق ارتش جمهوری که دستش بوده پول می دزدیده است.
لی به آدام می گوید که مقرر است عصر آن رو آب را به دیدن شان برود.
لی به آب را می گوید که از کودکی آرزوی زیادی نداشته چونکه آرزوی زیاد خواستن سبب دل شکستگی می شود ولی آرزو داشت که آب را دخترش بود و آب را هم با شنیدن این حرف می گوید که او هم آرزو داشت که لی پدرش باشد چونکه او را خیلی دوست دارد. لی به آب را جعبه ای چوبی هدیه می دهد که در آن یک سنگ عقیق سبز رنگ وجود دارد که متعلق به مادرش بوده است.
لی به آب را می گوید که دیگر مانند آن دختر کوچک سابق نیست و عوض شده است. آب را به لی می گوید که تمام نامه های آرون را سوزانده است. آب را نزد لی اقرار می کند که نسبتاً از کارل خوشش می آید. آب را می گوید که آرون مانند یک فرشته پاک و خوب است و آب را لیاقت او را ندارد. از طرف دیگر کارل مانند آرون پاک نیست و ازاین رو آب را می تواند او را دوست داشته باشد.
زنگ در خانه آدام به صدا در می آید و تلگرافی پشت در خانه است. لی از دیدن این تلگراف که احتمال می دهد حامل خبر مرگ باشد نگران می شود و می ترسد.
آرون کشته شده و آدام با خواندن تلگراف سکته مغزی می کند و سلامت خویش را به صورت کامل از دست داده است.
با هم سیزدهمین قسمت نمایش رادیویی «شرق بهشت» را بشنویم.


منبع:

1402/05/23
10:50:44
5.0 / 5
306
تگهای خبر: اثر , بازی , برند , تهیه كننده
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۴ بعلاوه ۳
تمام حقوق معنوی سایت بی بدیل طبق قوانین مالکیت معنوی محفوظ میباشد
درباره ما  پیشنهادات  تبادل لینک
سایت بی بدیل دات کام  ،